براساس روایات اسلامی، گناهان انسان یکی از موانع ظهور است و در مقابل،
دعای انسان برای ظهور حضرت، این امر را تسریع میبخشد. عملکرد انسان در
تسریع یا تأخیر امر ظهور دخالت دارد؛ اما باید دید نقش و سهم انسان در امر
ظهور (چه تأخیر و چه تسریع آن) چه اندازه است؟
حجت الاسلام خسروپناه در
پاسخ به این پرسش با اشاره به این که روابطی در عالم طبیعت وجود دارد که
براساس تحقیقات تجربی و عقلی میتوان آنها را کشف کرد، گفت: به عنوان
نمونه، رابطه معکوس عرضه و تقاضا در علم اقتصاد به واسطه تحقیقات تجربی کشف
میشود. از طریق تحقیقات عقلی هم میتوان برخی روابط از جمله روابط علّی و
معلولی را کشف کرد؛ این که هر معلولی، علتی دارد و هر علتی منشأ پیدایش
معلول است.
رازهای پنهانی که خداوند آشکار میکند
خسروپناه با
تأکید بر این که روابطی نیز در عالم وجود دارد که تجربه یا عقل بشر نمی
تواند آنها را کشف کند، افزود: این روابط را وحی و دین برای انسان تبیین
میکنند. در واقع عقل و تجربه از تبیین آنها عاجز است. بنابراین خداوند
کتاب آسمانی را بر پیامبر(ص) نازل کرد تا برخی روابط پنهان را برای مردم
آشکار کند.
حقیقت و گوهر دین آن است که روابط پنهانی موجود بین پدیده
ها و اعمال و سعادت و شقاوت انسانی را بیان کند. به عنوان مثال، دین به ما
میآموزد که صدقه دفع بلا میکند؛ یعنی بین صدقه و دفع بلا رابطه وجود
دارد. یا آن که صله رحم عمر را طولانی میکند و بین این دو رابطه حقیقی
برقرار است. این روابط را تجربه، عقل و فلسفه نمیتواند تبیین کند و این
وحی و دین الهی است که به تبیین این روابط میپردازد.
تنها دین قادر است رابطه بین اعمال انسانی و ظهور را تبیین کند
این
مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: رابطه بین اعمال انسان و مسئله ظهور و
انتظار توسط دین بیان شده است؛ چراکه عقل و تجربه توان لازم را برای تبیین
این نسبت ندارد و تنها دین و وحی قادر است این رابطه را تبیین کند. به
عنوان مثال، بین دعا و انتظار سازنده و تعجیل در فرج و از آن طرف، بین گناه
و معصیت و انتظار ویرانگر و طولانی شدن امر ظهور، رابطه ای حقیقی و تکوینی
وجود دارد که این رابطه را وحی الهی برای ما بیان کرده است تا متوجه این
رابطه و نسبت باشیم. به همین دلیل است که به ما گفته شده گناه نکنیم، برای
ظهور دعا کنیم و رابطه معنوی با آن حضرت برقرار نماییم تا ظهور حضرت نزدیک
شود.
دعا سبب تحکیم ارتباط معنوی با حضرت میشود
خسروپناه به
نقش مهم دعا در تعجیل فرج اشاره و تصریح کرد: دعا و گناه نکردن باعث تحکیم
ارتباط و پیوند با امام عصر(عج) میشود؛ پیوندی که یک ارتباط حقیقی است.
جامعه منتظر باید با انجام این امور رابطه ای با امام برقرار کند و در
فرآیند ظهور نقش جدی داشته باشد. دعا باعث ایجاد ارتباط معنوی با حضرت
میشود؛ به ویژه زمانی که دعای حقیقی خوانده شود؛ یعنی تمام وجود و روح
انسان معنای این دعا را دریابد.
دعا سبب ایجاد پیوند عمیق معنوی و
قلبی انسان با آن حضرت میشود و البته قبل از آن، ارتباط با خداوند را در
پی دارد. پس دعا کردن در رشد و تکامل انسان و خوب زیستن و پیوند وی با حضرت
(عج) نقش مهمی ایفا میکند.
تشکیل حکومت دینی باعث تحقق جامعه منتظر در عصر غیبت میشود
دعا
در تحقق جامعه منتظر مؤثر است. درست است که جامعه مهدوی فقط با ظهور امام
زمان(عج) محقق میشود؛ اما جامعه منتظر در عصر غیبت تحقق مییابد. ما باید
در راه ساختن این جامعه تلاش کنیم. پس اگر ما حکومت دینی و ولایی را تقویت
کنیم تا مردم سالاری دینی تحقق یابد، جامعه منتظر در پی آن محقق میشود.
ارتباط بین دعا و ظهور امام عصر(عج)
بین
دعا و اجابت رابطه تکوینی وجود دارد. دعا نقش مؤثری در تحقق و استجابت
دارد. این که در قرآن گفته شده: «ادعونی استجب لکم» به این معناست که بین
دعا و اجابت رابطه تکوینی برقرار است. اگر دعا حقیقی باشد، اجابت را به
دنبال خود دارد. چنانچه ما خواستار ظهور حضرت (عج) هستیم، یکی از راه های
مهم تحقق آن دعاست؛ یعنی دعای ما باعث تعجیل در فرج میشود. پس بین دعا و
فرج حضرت رابطه تکوینی وجود دارد.
نوع نگاه ما به انسان، برداشت از مفهوم انتظار را تحت تأثیر قرار میدهد
یک
موضوع مهم در مسئله انتظار توجه به نوع نگاه ما نسبت به انسان است؛ یعنی
نوع نگاه هر کس نسبت به انسان میتواند در نوع نگرش او به انتظار نقش داشته
باشد.
خسروپناه با اشاره به این که بسیاری از اندیشه هایی که بشر نسبت
به مسائل مختلف دارد، زاییده نوع نگاه او نسبت به هستی و انسان و به
تعبیری عالم و آدم است، اظهار داشت: انسان شناسی هر متفکر بر نظریه هایی که
درخصوص مسائل مختلف ارائه میدهد، تأثیرگذار است. به همین دلیل نوع نگاه
هر کس نسبت به انسان میتواند در شناخت و معرفت او نسبت به مسئله انتظار
مؤثر باشد.
انسان شناسی های متفاوت موجب تفاوت دیدگاه ها نسبت به انتظار شده است
انسان
شناسی ماتریالیستی و تک بعدی برداشت از مفهوم انتظار را دگرگون ساخته و
انسان شناسی الهی و چندساحتی برداشت انسان از مفهوم انتظار را به نگرش دینی
و الهی تبدیل می کند. افرادی وجود دارند که انسان را موجودی خلاصه شده در
همین دنیا می دانند و حیات پس از مرگ را برای او متصور نیستند. نوع نگاه
این افراد نسبت به مفهوم انتظار کاملاً متفاوت است. برخی دیگر قائل به
موعودگرایی هستند؛ اما موعودگرایی را فقط در همین جهان مادی خلاصه میکنند و
سعادت و شقاوت اخروی برای آنان معنا ندارد. این نگاه تک ساحتی نسبت به
عالم و آدم موجب میشود مفهوم انتظار در بینش و اندیشه آنها بی معنا باشد؛
به گونه ای که هر لحظه ممکن است این اعتقادات به بی انتظاری و انتظار
ویرانگر منجر شود.
اعتقاد به انسان چندساحتی موجب اعتقاد به انتظار چندبعدی میشود
نگرشی
که برای انسان ساحت ها و ابعاد مختلف قائل است، معتقد است که انسان بالقوه
دارای استعدادهایی است که باید به فعلیت تبدیل شوند و فعلیت این استعدادها
در راستای فعلیت یافتن من علوی انسان است. افرادی که چنین نگرشی دارند و
انسان را دارای ساحت های مختلف و متعدد میدانند مفهوم انتظار را هم چند
بعدی و ذو مراتب و سازنده تعریف میکنند؛ یعنی در اندیشه آنها وقتی مراتب
من علوی متعدد شد، در واقع مفهوم انتظار هم مراتب عالی پیدا میکند، و با
چنین نگاهی نسبت به انسان، نوع نگاه به مفهوم انتظار هم کاملاً متفاوت
میشود.منبع ماوی