قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی
ماده واحده ـ از تاریخ تصویب این قانون، کلیه محاکم عمومی، انقلاب و نظامی دادسراها و ضابطان قوه قضائیه مکلفند در انجام وظایف قانونی خویش موارد ذیل را به دقت رعایت و اجراء کنند. متخلفین به مجازات مندرج در قوانین موضوعه محکوم خواهند شد:
1 ـ کشف و تعقیب جرایم و اجرای تحقیقات و صدور قرارهای تامین و بازداشت موقت می باید مبتنی بر رعایت قوانین و با حکم و دستور قضایی مشخص و شفاف صورت گیرد و از اعمال هرگونه سلایق شخصی و سوء استفاده از قدرت و یا اعمال هرگونه خشونت و یا بازداشت های اضافی و بدون ضرورت اجتناب شود.
2 ـ محکومیت ها باید بر طبق ترتیبات قانونی و منحصر به مباشر، شریک و معاون جرم باشد و تا جرم در دادگاه صالح اثبات نشود و رای مستدل و مستند به مواد قانونی و یا منابع فقهی معتبر (در صورت نبودن قانون) قطعی نگردیده اصل بر برائت متهم بوده و هر کس حق دارد در پناه قانون از امنیت لازم برخوردار باشد.
3 ـ محاکم و دادسراها مکلفند حق دفاع متهمان و مشتکی عنهم را رعایت کرده و فرصت استفاده از وکیل و کارشناس را برای آنان فراهم آورند.
4 ـ با دادخواهان و اشخاص در مظان اتهام و مرتکبان جرایم و مطلعان از وقایع و کلا در اجرای وظایف محوله و برخورد با مردم، لازم است اخلاق و موازین اسلامی کاملا مراعات گردد.
5 ـ اصل منع دستگیری و بازداشت افراد ایجاب می نماید که در موارد ضروری نیز به حکم و ترتیبی باشد که در قانون معین گردیده است و ظرف مهلت مقرره پرونده به مراجع صالح قضایی ارسال شود و خانواده دستگیرشدگان در جریان قرار گیرند.
6 ـ در جریان دستگیری و بازجویی یا استطلاع و تحقیق، از ایذای افراد نظیر بستن چشم و سایر اعضاء، تحقیر و استخفاف به آنان، اجتناب گردد.
7 ـ بازجویان و ماموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یا بردن آنان به اماکن نامعلوم و کلا اقدام های خلاف قانون خودداری ورزند.
8 ـ بازرسی ها و معاینات محلی، جهت دستگیری متهمان فراری یا کشف آلات و ادوات جرم براساس مقررات قانونی و بدون مزاحمت و در کمال احتیاط انجام شود و از تعرض نسبت به اسناد و مدارک و اشیایی که ارتباطی به جرم نداشته و یا به متهم تعلق ندارد و افشای مضمون نامه ها و نوشته ها و عکس های فامیلی و فیلم های خانوادگی و ضبط بی مورد آنها خودداری گردد.
9 ـ هرگونه شکنجه متهم به منظور اخذ اقرار و یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده بدینوسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت.
10 ـ تحقیقات و بازجویی ها، باید مبتنی بر اصول و شیوه های علمی قانونی و آموزش های قبلی و نظارت لازم صورت گیرد و با کسانی که ترتیبات و مقررات را نادیده گرفته و در اجرای وظایف خود به روش های خلاف آن متوسل شده اند، براساس قانون برخورد جدی صورت گیرد.
11 ـ پرسش ها باید، مفید و روشن و مرتبط با اتهام یا اتهامات انتسابی باشد و از کنجکاوی در اسرار شخصی و خانوادگی و سوال از گناهان گذشته افراد و پرداختن به موضوعات غیرموثر در پرونده مورد بررسی احتراز گردد.
12 ـ پاسخ ها به همان کیفیت اظهارشده و بدون تغییر و تبدیل نوشته شود و برای اظهارکننده خوانده شود و افراد باسواد در صورت تمایل، خودشان مطالب خود را بنویسند تا شبهه تحریف یا القاء ایجاد نگردد.
13 ـ محاکم و دادسراها بر بازداشتگاههای نیروهای ضابط یا دستگاههایی که به موجب قوانین خاص وظایف آنان را انجام می دهند و نحوه رفتار ماموران و متصدیان مربوط با متهمان، نظارت جدی کنند و مجریان صحیح مقررات را مورد تقدیر و تشویق قرار دهند و با متخلفان برخورد قانونی شود.
14 ـ از دخـل و تصـرف ناروا در اموال و اشیای ضبطی و توقیفی متهمان، اجتناب نموده و در اولین فرصت ممکن یا ضمن صدور حکم یا قرار در محاکم و دادسراها نسبت به اموال و اشیاء تعیین تکلیف گردد و مادام که نسبت به آنها اتخاذ تصمیم قضایی نگردیده است در حفظ و مراقبت از آنها اهتمام لازم معمول گردیده و در هیچ موردی نباید از آنها استفاده شخصی و اداری به عمل آید.
15 ـ رئیس قوه قضائیه موظف است هیاتی را به منظور نظارت و حسن اجرای موارد فوق تعیین کند. کلیه دستگاههایی که به نحوی در ارتباط با این موارد قرار دارند موظفند با این هیات همکاری لازم را معمول دارند. آن هیات وظیفه دارد در صورت مشاهده تخلف از قوانین، علاوه بر مساعی در اصلاح روشها و انطباق آنها با مقررات، با متخلفان نیز از طریق مراجع صالح برخورد جدی نموده و نتیجه اقدامات خود را به رئیس قوه قضائیه گزارش نماید.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز سه شنبه مورخ پانزدهم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و سه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 16/2/1383 به تایید شورای نگهبان رسیده است.
دستورالعمل اجرایی بند 15 قانون احترام به آزادیهای مشروع
و حفظ حقوق شهروندی مصوب 15/2/83
ماده 1
برای نظارت بر حسن اجرای قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی، « هیأت نظارت مرکزی» موضوع بند 15 این قانون مرکب از اعضای شورای معاونان قوه قضائیه تشکیل می شود.
تبصره 1- رئیس قوه قضائیه ریاست هیأت نظارت مرکزی را برعهده دارد و می تواند آن را به یکی از معاونان خود واگذار کند.
تبصره 2- از سایر مسئولین ذیربط حسب مورد پس از موافقت رئیس قوه قضائیه دعوت به عمل می آید.
ماده 2
وظایف هیأت نظارت مرکزی به شرح زیر است :
الف) نظارت بر حسن اجرای قانون یادشده در کشور و ایجاد رویه واحد؛
ب) اصلاح روشها و انطباق آنها با مقررات؛
ج) بررسی گزارش هیأتهای نظارت و بازرسی استان ها و ارزیابی چگونگی اجرای قانون؛
د) اعزام گروههای بازرسی فوق العاده به دستگاههای مشمول این دستورالعمل؛
هـ) ارسال شکایتها و گزارشهای واصله به مرجع مربوط و پیگیری آنها تا رسیدن به نتیجه؛
و) پیشنهاد تشویق و تنبیه براساس گزارش هیأتهای بازرسی؛
ز) تهیه گزارش درخصوص روند اجرای قانون در کشور هر سه ماه یک بار؛
ح) ارائه گزارش از چگونگی روند اجرای قانون هر 6 ماه یکبار به مردم
ماده 3
دبیرخانه هیأت نظارت مرکزی در حوزه دفتر رئیس قوه قضائیه تشکیل و دبیر
هیأت از میان دارندگان پایه 8 قضایی و بالاتر با ابلاغ رئیس قوه قضائیه
منصوب می شود.
تبصره : دبیرخانه هیأت نظارت مرکزی نسبت به انتشار عکس و هویت نقض کنندگان حقوق شهروندی پس از قطعیت یافتن احکام آنان در رسانه های گروهی، جراید کثیرالانتشار و پایگاه (سایت) اطلاع رسانی اقدام می نماید.
ماده 4
در مرکز هر استان، هیأتی مرکب از حداکثر پنج نفر قاضی دادگستری، سازمان قضایی نیروهای مسلح، دفتر بازرسی کل کشور و نماینده دادسرای انتظامی قضات بعنوان « هیأت نظارت و بازرسی استان» تشکیل می شود.
تبصره 1- رئیس کل دادگستری استان ریاست هیأت نظارت و بازرسی استان را برعهده دارد. دبیرخانه این هیأت در حوزه ریاست کل دادگستری استان تشکیل می شود.
ماده 5
اعضای هیأت نظارت و بازرسی به پیشنهاد رئیس کل دادگستری استان، حسب مورد پس از هماهنگی با رئیسان مستقیم آنها با ابلاغ رئیس قوه قضائیه منصوب می شوند.
ماده 6
رئیس کل دادگستری استان با مشورت اعضاء هیأت، برنامه نظارت و بازرسی دوره ای شش ماهه استان را تنظیم و به هیأت نظارت مرکزی اعلام می کند.
ماده 7
رئیس هیأت نظارت و بازرسی استان اعضاء هیأت را در گروههای دو یا سه نفره با حکم مأموریت به مراجع قضایی، انتظامی و سایر دستگاههای مشمول این دستورالعمل اعزام می نماید.
ماده 8
وظایف گروههای نظارت و بازرسی به شرح زیر است :
الف) انجام بازرسیهایی که رئیس کل دادگستری استان به آنها محول می کند و تکمیل پرسشنامه هایی که به این دستورالعمل پیوست است؛
ب) رسیدگی به گزارشها و شکایتهای مربوط به قانون یادشده که رئیس کل دادگستری استان به آنها ارجاع می کند؛
ج) ارائه پیشنهاد تشویق و تنبیه و اصلاح روشها
ماده 9
گروههای نظارت و بازرسی با حضور در محل مأموریت و ملاحظه پرونده ها، دفاتر و پیشینه های قضایی و اداری، بازدید از بازداشتگاهها و زندانها و مصاحبه با افراد و بررسی اقدامهایی که به منزله ضابط قوه قضائیه انجام می شود، چگونگی حفظ و رعایت حقوق شهروندی را بررسی کرده و گزارش لازم را طبق مفاد این دستورالعمل تهیه می کنند.
ماده 10
گروههای نظارت و بازرسی می توانند با کلیه افراد بازداشت شده و زندانی و سایر افرادی که لازم بدانند، ملاقات و مصاحبه کرده و از پرونده ها، دفاتر و تمامی پیشینه های قضایی و اداری مربوط به موضوع رونوشت و تصویر تهیه کنند.
ماده 11
تعداد و چگونگی پرونده هایی که گروههای نظارت و بازرسی انتخاب می کنند، براساس روش آماری است که دبیرخانه هیأت نظارت مرکزی تدوین و ابلاغ می کند.
ماده 12
گروههای نظارت و بازرسی گزارش خود را در دو نسخه به رئیس کل دادگستری استان ارائه می کنند. رئیس کل دادگستری استان ضمن اتخاذ تدابیر لازم برای رعایت آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی و جلوگیری از نقض آن، یک نسخه از گزارش را به دبیرخانه هیأت نظارت مرکزی قوه قضائیه می فرستد.
ماده 13
درصورتی که گروههای نظارت و بازرسی در جریان رسیدگی به گزارش یا شکایتهای ارجاع شده، از موارد دیگر نقض قانون یادشده آگاه شوند، باید مراتب را فوراً به صورت مکتوب به رئیس کل دادگستری استان گزارش کنند.
ماده 14
گروههای نظارت و بازرسی درصورت مشاهده نقض آشکار حقوق شهروندی از قبیل بازداشت غیرقانونی، رفتار خشونت آمیز و تحقیر افراد به گونه ای که ادامه آن آثار جبران ناپذیری در پی داشته باشد، باید بی درنگ موضوع را حسب مورد به قاضی دادگاه یا دادستان مربوط اعلام کنند. اعلام گروه نظارت و بازرسی در این گونه موارد حکم گزارش موثق را داشته و مقامهای قضایی یاد شده مکلف به رفع اثر از نقض حقوق شهروندی اند.
ماده 15
درصورتی که گزارش گروههای نظارت و بازرسی متضمن اعلام جرم یا تخلف انتظامی و اداری باشد، رئیس کل دادگستری استان حسب مورد موضوع را برای رسیدگی به مرجع قضایی یا اداری صلاحیت دار و یا دادستان انتظامی اعلام می کند. رئیس کل دادگستری استان موضوع را تا حصول نتیجه و اعلام به هیأت نظارت مرکزی پیگیری می نماید.
تبصره : رسیدگی به موارد پیش گفته در مراجع قضایی و انتظامی با رعایت اولویت خواهد بود.
ماده 16
دادیاران دادسرای انتظامی قضات، بازرسان قضایی سازمان بازرسی کل کشور، رئیسان حفاظت اطلاعات قوه قضائیه در استانها و هریک از قضات دادسراها و دادگاهها که از نقض حقوق شهروندی به تناسب وظایف محوله آگاه شوند، موظف اند با قید فوریت رئیس کل دادگستری استان و یا هیأت نظارت مرکزی را با فرستادن گزارش کتبی آگاه کنند.
ماده 17
تشکیل هیأتهای نظارت و بازرسی بر حقوق شهروندی مانع وظایف دادستانهای عمومی و انقلاب و نظامی از حیث نظارت بر عملکرد ضابطان نیست و دادستانها و قضات دادسراهای عمومی و انقلاب و نظامی موظف اند در صورت مشاهده نقض آزادیهای مشروع و حقوق شهروندی، طبق ماده 14 این دستورالعمل اقدام کرده و رئیس هیأت نظارت و بازرسی استان را نیز به طور کتبی از موضوع آگاه کنند.
ماده 18
در تهران، سایر مراکز استانها و شهرستانها، شعبه هایی از دادسراهای عمومی و انقلاب و نظامی و دادگاههای جزایی عمومی، دادگاههای کیفری استان و دادگاههای نظامی را حسب مورد رئیس کل، دادستان و رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان برای رسیدگی به جرمهای موضوع این قانون تعیین می کنند و رسیدگی به پرونده های مربوط فقط در همان شعبه ها انجام می شود.
تبصره : رئیس کل دادگستری استان مشخصات این شعبه ها را به دبیرخانه هیأت نظارت مرکزی ارسال می نماید.
ماده 19
کلیه مراجع قضایی، انتظامی، اطلاعاتی، ضابطان قوه قضائیه، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی و سایر دستگاههای ذیربط مشمول مقررات این دستورالعمل بوده و ملکف به رعایت و همکاری در اجرای آن اند.
ماده20
این دستورالعمل در 19 ماده و 5 تبصره به همراه سه پرسشنامه در تاریخ 30/8/83 به تصویب رئیس قوه قضائیه رسیده و برای اجرا به مراجع ذیربط ابلاغ می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر در این بیانیه با
تاکید براینکه هر فردی که قصورا یا تقصیرا در این واقعه دخالت داشته است،
مورد پیگرد سریع، قاطع و بدون اغماض دستگاه قضایی قرار خواهد گرفت، تصریح
کرد: با دستور قاطع و ویژه حضرت آیت الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه
قضائیه تمام ابعاد قضیه تحت بررسی دقیق قرار گرفته است که نتایج آن بزودی
اعلام خواهد شد.
متن کامل بیانیه ستادحقوق بشر قوه قضائیه به شرح ذیل است.
بنام خدا
ستادحقوق بشر جمهوری اسلامی ایران پیرو
گزارش های دریافتی درمورد فوت آقای ستار بهشتی در زمان تحقیق از وی در
اداره پلیس، این مسئله را با جدیت کامل پیگیری کرده و خوشبختانه با دستور
قاطع و ویژه حضرت آیت الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه، تمام
ابعاد قضیه تحت بررسی دقیق قرار گرفته است که نتایج این تحقیقات به زودی از
سوی سخنگوی قوه قضائیه و سایر مسئولان ذیربط به اطلاع عموم مردم خواهد
رسید.
برهمین اساس هر فردی که قصورا یا تقصیرا در این واقعه دخالت
داشته، سریع، قاطع و بدون اغماض از سوی دستگاه قضایی مورد پیگرد قرار خواهد
گرفت .
در جمهوری اسلامی ایران حقوق همه شهروندان، حتی متهمین و
دستگیر شدگان، طبق قوانین حاکم بویژه مقررات قانون احترام به آزادی های
مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب سال 1383 و دستور العمل اجرایی آن، محفوظ
بوده و خواهد بود.
ستادحقوق بشر امیدوار است که پیگیری سریع و قاطع این
پرونده نمونه روشنی از عزم جدی تشکیلات قضایی برای برخورد با هرگونه تخلفی
از اجرای قانون و رعایت حقوق شهروندان باشد.
ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران
1391/8/21
تفسیر نمونه ج : 27ص :466
تفسیر نمونه ج : 27ص :467
( 114 )سورهناس این سوره در مکه نازل شده و داراى 6 آیه است
تفسیر نمونه ج : 27ص :468
محتوى و فضیلت سوره ناس
انسان همیشه در معرض وسوسههاى شیطانى است ، و شیاطین جن و انس کوشش دارند در قلب و روح او نفوذ کنند ، هر قدر مقام انسان در علم بالاتر رود و موقعیت او در اجتماع بیشتر گردد ، وسوسههاى شیاطین شدیدتر مىشود ، تا او را از راه حق منحرف سازد و با فساد عالمى عالمى را بر باد دهد.
این سوره به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان یک سرمشق و پیشوا و رهبر دستور مىدهد که از شر همه وسوسهگران به خدا پناه برد .
محتواى این سوره از جهتى شبیه سوره فلق است ، هر دو ناظر به پناه بردن به خداوند بزرگ از شرور و آفات مىباشد ، با این تفاوت که در سوره فلق انواع مختلف شرور مطرح شده ، ولى در این سوره فقط روى شر وسوسهگران ناپیدا ( وسواس خناس ) تکیه شده است.
در اینکه این سوره در مکه نازل شده است یا در مدینه ؟ باز در میان مفسران گفتگو است ، گروهى آن را مکى مىدانند ، و جمعى آن را مدنى مىشمرند ، ولى لحن آیاتش با سورههاى مکى موافقتر است.
و با توجه به اینکه این سوره و سوره فلق طبق روایات با هم نازل شده ، و سورهفلق به عقیده جمع کثیرى مکى است این سوره نیز مىتواند مکى بوده باشد.
در فضیلت تلاوت این سوره روایات متعددى وارد شده از جمله اینکه در حدیثى مىخوانیم که پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) شدیدا بیمار شد ، جبرئیل و میکائیل ( دو فرشته بزرگ خدا ) نزد او آمدند ، جبرئیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد
تفسیر نمونه ج : 27ص :469
پاى او ، جبرئیل سوره فلق را تلاوت کرد ، و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد ، و میکائیل سوره قل اعوذ برب الناس را.
در روایتى که از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده و قبلا به آن اشاره کردیم ، مىخوانیم : هر کسى در نماز وتر معوذتین ( سوره فلق و ناس ) و قل هو الله احد را بخواند به او گفته مىشود اى بنده خدا ! بشارت باد بر تو که خداوند نماز وتر تو را قبول کرد !
تفسیر نمونه ج : 27ص :470
سورة الناس
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَب النَّاسِ(1) مَلِکِ النَّاسِ(2) إِلَهِ النَّاسِ(3) مِن شرِّ الْوَسوَاسِ الخَْنَّاسِ(4) الَّذِى یُوَسوِس فى صدُورِ النَّاسِ(5) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ(6)
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده مهربان
1 -بگو پناهمىبرم به پروردگار مردم.
2 -به مالک و حاکم مردم.
3 -به خدا و معبود مردم
4 -از شر وسواس خناس.
5 -که در سینههاى انسانها وسوسه مىکند.
6 -خواه از جن باشد یا از انسان
تفسیر نمونه ج : 27ص :471
تفسیر : پناه مىبرم به پروردگار مردم!
در این سوره که این آخرین سوره قرآن مجید است روى سخن را به شخص پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان سرمشق و مقتدا و پیشواى مردم کرده ، مىفرماید : بگو پناه مىبرم به پروردگار مردم ( قل اعوذ برب الناس).
به مالک و حاکم مردم ( ملک الناس).
به خدا و معبود مردم ( اله الناس ) .
قابل توجه اینکه در اینجا روى سه وصف از اوصاف بزرگ خداوند ( ربوبیت و مالکیت و الوهیت ) تکیه شده است که همه آنها ارتباط مستقیمى به تربیت انسان ، و نجات او از چنگال وسوسهگران دارد.
البته منظور از پناه بردن به خدا این نیست که انسان تنها با زبان این جمله را بگوید ، بلکه باید با فکر و عقیده و عمل نیز خود را در پناه خدا قرار دهد ، از راههاى شیطانى ، برنامههاى شیطانى ، افکار و تبلیغات شیطانى ، مجالس و محافل شیطانى ، خود را کنار کشد ، و در مسیر افکار و تبلیغات رحمانى جاى دهد، و گرنه انسانى که خود را در معرض طوفان آن وسوسهها عملا قرار داده ، تنها با خواندن این سوره و گفتن این الفاظ بجائى نمىرسد.
با گفتن رب الناس اعتراف به ربوبیت پروردگار مىکند ، و خود را تحت تربیت او قرار مىدهد.
تفسیر نمونه ج : 27ص :472
با گفتن ملک الناس خود را ملک او مىداند ، و بنده سر بر فرمانش مىشود.
و با گفتن اله الناس در طریق عبودیت او گام مىنهد ، و از عبادت غیر او پرهیز مىکند ، بدون شک کسى که به این صفات سهگانه مؤمن باشد ، و خود را با هر سه هماهنگ سازد از شر وسوسهگران در امان خواهد بود .
در حقیقت این اوصاف سهگانه سه درس مهم تربیتى ، سه برنامه پیشگیرى ، و سه وسیله نجات از شر وسوسهگران است و انسان را در مقابل آنها بیمه مىکند.
لذا در آیه بعد مىافزاید : از شر وسواس خناس ( من شر الوسواس الخناس).
همان کسى که در سینههاى انسانها وسوسه مىکند ( الذى یوسوس فى صدور الناس).
وسوسهگرانى از جن یا از انسان ( من الجنة و الناس).
واژه وسواس به گفته راغب در مفردات در اصل صداى آهستهاى است که از به هم خوردن زینت آلات برمىخیزد ! سپس به هر صداى آهسته گفته شده ، و بعد از آن به خطورات و افکار بد و نامطلوبى که در دل و جان انسان پیدا مىشود ، و شبیه صداى آهستهاى است که در گوش فرو مىخوانند اطلاق گردیده .
وسواس معنى مصدرى دارد ، ولى گاهى به معنى فاعل ( وسوسهگر ) نیز مىآید ، و در آیه مورد بحث به همین معنى است.
تفسیر نمونه ج : 27ص :473
خناس صیغه مبالغه از ماده خنوس ( بر وزن خسوف ) به معنى جمع شدن و عقب رفتن است ، این به خاطر آن است که شیاطین هنگامى که نام خدا برده مىشود عقب نشینى مىکنند ، و از آنجا که این امر غالبا با پنهان شدن توأم است این واژه به معنى اختفاء نیز آمده است .
بنابر این مفهوم آیات چنین است : بگو من از شر وسوسهگر شیطان صفتى که از نام خدا مىگریزد و پنهان مىگردد به خدا پناه مىبرم.
اصولا شیاطین برنامههاى خود را با مخفى کارى مىآمیزند ، و گاه چنان در گوش جان انسان مىدمند که انسان باور مىکند فکر ، فکر خود او است ، و از درون جانش جوشیده ، و همین باعث اغوا و گمراهى او مىشود ! کار شیطان تزیین است و مخفى کردن باطل در لعابى از حق ، و دروغ در پوستهاى از راست ، و گناه در لباس عبادت ، و گمراهى در پوشش هدایت.
خلاصه هم خودشان مخفى هستند ، و هم برنامههایشان پنهان است ، و این هشدارى است به همه رهروان راه حق که منتظر نباشند شیاطین را در چهره و قیافه اصلى ببینند ، یا برنامههایشان را در شکل انحرافى مشاهده کنند ، هرگز چنین نیست ، آنها وسواس خناسند ، و کارشان حقه و دروغ و نیرنگ و ریا کارى و ظاهرسازى و مخفى کردن حق .
اگر آنها در چهره اصلى ظاهر شوند ، اگر آنها باطل را با حق نیامیزند ، و اگر آنها صریح و صاف سخن بگویند به گفته على (علیهالسلام) لم یخف على المرتادین : مطلب بر پویندگان راه خدا مخفى نمىشود ! آنها همیشه قسمتى از این مىگیرند ، و قسمتى از آن ، و به همآمیزند تا بر مردم مسلط شوند چنانکه امیر مؤمنان (علیهالسلام) در ادامه همین سخن مىفرماید : فهنالک یستولى الشیطان على اولیائه
تفسیر نمونه ج : 27ص :474
تعبیر الذى یوسوس فى صدور الناس و انتخاب لفظ وسوسه و لفظ صدور ( سینهها ) نیز تاکیدى بر این معنى است.
اینها همه از یکسو ، از سوى دیگر جمله من الجنة و الناس هشدار مىدهد که وسواسان خناس تنها در میان یک گروه و یک جماعت ، و در یک قشر و یک لباس نیستند ، در میان جن و انس پراکندهاند و در هر لباس و هر جماعتى یافت مىشوند ، باید مراقب همه آنها بود و بایداز شر همه آنها به خدا پناه برد.
دوستان ناباب ، همنشینهاى منحرف ، پیشوایان گمراه و ظالم ، کارگزاران جباران و طاغوتیان ، نویسندگان و گویندگان فاسد ، مکتبهاى الحادى و التقاطى ظاهر فریب ، وسائل ارتباط جمعى وسوسهگر ، همه اینها و غیر اینها در مفهوم گسترده وسواس خناس واردند که انسان باید از شر آنها به خدا پناه برد.
نکتهها:
1 -چرا به خدا پناه مىبریم ؟!
هر لحظه امکان انحراف براى انسان وجود دارد ، و اصولا وقتى خداوند به پیامبرش (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از شر وسواس خناس به خدا پناه برد دلیل بر امکان گرفتار شدن در دام خناسان و وسوسهگران است .
با اینکه پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به لطف الهى و با امدادهاى غیبى ، و سپردن خویشتن به خدا از هر گونه انحراف بیمه شده بود ولى با این حال این آیات را مىخواند ، و به او از شر وسواسان خناس پناه مىبرد با این حال تکلیف دیگران روشن است.
اما نباید مایوس شد ، چرا که در مقابل این وسوسهگران مخرب ، فرشتگان آسمان بیارى بندگان مؤمن ، و رهروان راه حق مىآیند ، آرى مؤمنان تنها
تفسیر نمونه ج : 27ص :475
نیستند ، فرشتگان بر آنها نازل مىشود و آنها را کمک مىکنند : ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ( فصلت - 30 ) .
ولى به هر حال هرگز نباید مغرور شد ، و خود را بى نیاز از موعظه و پند و تذکر و امدادهاى الهى دانست ، باید همیشه به او پناه برد همیشه بیدار بود و همیشه هشیار.
2 -در اینکه چرا ناس در سه آیه تکرار شده بعضى گفتهاند به خاطر این است که در هر مورد به یک معنى است.
ولى ظاهر این است که براى تاکید روى عمومیت این صفات سهگانه خداوند است و در هر سه مورد معنى واحدى دارد.
3 -در روایتى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم : ما من مؤمن الا و لقلبه فى صدره اذنان : اذن ینفث فیها الملک ، و اذن ینفث فیها الوسواس الخناس فیؤید الله المؤمن بالملک ، فهو قوله سبحانه : و ایدهم بروح منه : هر مؤمنى ، قلبش دو گوش دارد ، گوشى که فرشته در آن مىدمد ، و گوشى که وسواس خناس در آن مىدمد ، خداوند مؤمن را به وسیله فرشته تایید مىکند و این است معنى آیه و ایده بروح منه .
در حدیث پر معنى و تکان دهندهاى از امام صادق (علیهالسلام) مىخوانیم : هنگامى که آیه و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم : کسانى که وقتى کار بدى انجام دهند یا به خویشتن ستم کنند خدا را یاد مىآورند و براى گناهانشان استغفار مىکنند نازل شد ، ابلیس بالاى
تفسیر نمونه ج : 27ص :476
کوهى در مکه رفت ، و با صداى بلند فریاد کشید ، و سران لشگرش را جمع کرد.
گفتند : اى آقاى ما ! چه شده است که ما را فرا خواندى ؟ گفت : این آیه نازل شده ( آیهاى که پشت مرا مىلرزاند و مایه نجات بشر است ) چه کسى مىتواند با آن مقابله کند ؟ یکى از شیاطین بزرگ گفت : من مىتوانم ، نقشهام چنین است و چنان ! ابلیس طرح او را نپسندید ! دیگرى برخاست و طرح خود را ارائه داد باز هم مقبول نیفتاد ! در اینجا وسواس خناس برخاست و گفت : من از عهده آن برمىآیم .
ابلیس گفت : از چه راه ؟ گفت : آنها را با وعدهها و آرزوها سرگرم مىکنم ، تا آلوده گناه شوند ، و هنگامى که گناه کردند توبه را از یادشان مىبرم ! ابلیس گفت : تو مىتوانى از عهده این کار برآیى ( نقشهات بسیار ماهرانه و عالى است ) و این ماموریت را تا دامنه قیامت به او سپرد.
خداوندا ! ما را از شر همه این وسوسهگران و از شر تمام وسواسان خناس حفظ فرما.
پروردگارا ! دام سخت است ، و دشمن بیدار استو نقشههایش مخفى و پنهان ، و جز با لطف تو نجات ممکن نیست.
بارالها ! نمىدانیم چگونه شکر این نعمت بزرگ را به درگاه تو بگزاریم که بر ما منت نهادى و این افتخار بزرگ و توفیق را نصیب کردى که در این
تفسیر نمونه ج : 27ص :477
ساعت و بعد از حدود 15 سال این تفسیر را به پایان برسانیم.
خدایا ! تو مىدانى در این لحظه نشاطى توصیفناپذیر ، شادمانى و شعفى آمیخته با شکر در سراسر وجود ما موج مىزند ، احساسى که با هیچ بیانى توانائى شرح و شکر آن را نداریم ، دست به درگاهت برمىداریم و عرض مىکنیم : آفریدگارا ! ممکن است در تفسیر این آیات گرفتار لغزشهائى شده باشیم ، تو همه آنها را بر ما ببخش ، و امیدواریم بندگان تو نیز بر ما ببخشند .
و در آخرین جمله عرض مىکنیم : اى خداى رحیم و مهربان این خدمت ناچیز را از همه ما بکرمت قبول فرما ، و ذخر معاد و روز جزاى ما قرار ده و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین .
پایان سوره ناس و پایان جلد 27 در تاریخ 1366 / 4 / 14 برابر با هشتم ذیقده 1407 قمرى تفسیر نمونه پایان یافت.
سایت اندیشه قم