روزنگار عدالت:علی قنبریان علویجه

حقوقی-اجتماعی-آموزشی-خبری

روزنگار عدالت:علی قنبریان علویجه

حقوقی-اجتماعی-آموزشی-خبری

چرایی نیاز علوم طبیعی و فنی به مبانی علوم انسانی

چرایی نیاز علوم طبیعی و فنی به مبانی علوم انسانی


نویسنده: معصومه نعمتی

نگاهی به تاریخ تحولات علوم بشری حاکی از آن است که در طول تاریخ رویکردها و نگرش های متفاوتی در باب تقسیم بندی و ارتباط علوم مختلف بشری با یکدیگر وجود داشته است. اصولاً تقسیم بندی و دسته بندی علوم به رشته ها و شاخه های مختلف، در برهه ای از تاریخ صورت گرفت که پیشرفت، رشد و تحولات متعدد و زیادی در علوم بشری انجام شد و وسعت و حیطه این علوم گسترش یافت، لذا بررسی و تحلیل آن با مشکلات و مسائل خاصی روبه رو گشت، در حالی که در زمان های گذشته، تمامی علوم بشری در یک سنخ و یک حیطه مورد بررسی و تشریح قرار می گرفت.
    بنابراین جداسازی و عدم وجود ارتباط متقابل بین شاخه های علوم بشری، امری ناممکن به نظر می رسد، زیرا ریشه و بستر تمام این علوم یکی است، به همین دلیل، بسیاری از علوم، ویژگی بین رشته ای داشته و از مبانی و یافته های چندین علوم بهره می برند. با توجه به اینکه جداسازی و دسته بندی علوم بعدها صورت گرفت و تمام علوم بشری یکی هستند، در این میان برخی از شاخه های دانش بشری، به مثابه مبنا و بستر دیگر علوم تلقی می گردد و در علوم باستانی و سنتی نیز، تصوّر اولیه از دانش بشری همین علوم بودند که در دانش انسانی یا علوم اجتماعی خلاصه می شود.
    علم انسانی به عنوان بستر و مبنای تمام دانش بشری، نقشی حساس و بین رشته ای را بازی می کند، زمانی که تحول و دگرگونی های لازم در این علم صورت گرفته است، تمام مبانی و قواعد علوم تغییر و تحول یافته اند و زمانی که علوم انسانی مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته، نوعی عقب ماندگی و وابستگی علمی بر بطن جامعه حاکم گشته است، زیرا قواعد و مبانی علوم انسانی به دیگر شاخه های دانش بشری چون علوم طبیعی، تجربی و فنی جهت داده و بسترهای تحول و دگرگونی این علوم را نشان می دهد.
    در سال های اخیر، با رشد کمی علوم طبیعی و فنی به مدت چند سده، علوم انسانی مورد اغفال قرار گرفت و نظریه های متعددی در زمینه استقلال علوم طبیعی از دانش انسانی مطرح گشت. در این راستا دانشکده های فنی و مهندسی جدا از دانشگاه علوم اجتماعی تاسیس شد و ارزش و اهمیت علم انسانی مورد تردید قرار گرفت. اما با ایجاد وقفه و رکود در رشد علوم طبیعی و فنی، مجدداً دانش انسانی و رهیافت های این علوم مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است و برای بار دیگر، علوم انسانی در محافل علمی و دانشگاهی کشورهای مختلف مطرح گشته است.
    باید در نظر داشت که اصول تحلیلی، استنباطی و فکری که در روش و شیوه علوم انسانی نهفته است، به دیگر علوم جهات تحقیق و رشد را نشان می دهد. علوم طبیعی و تجربی برای نیل به تحول و دگرگونی نیازمند مبنای تحلیلی و تفهیمی علم انسانی و اجتماعی است، زیرا به تنهایی قدرت و توانایی درک جنبه های ضعف و چالش برانگیز خود را ندارد و این علوم انسانی است که وظیفه بازاندیشی و بازتحلیلی را در علوم طبیعی و فنی به عهده دارد.
    پیشرفت علوم فنی و مهندسی بدون توجه به نیازهای جامعه، مقتضیات فرهنگی و اعتقادی جامعه و بحران های اجتماعی
    نمی تواند راه به جایی ببرد. علوم طبیعی باید شناختی جامع و کامل از نیازهای اجتماعی، ارزش های فرهنگی و شرایط بومی و محلی جامعه خود داشته باشد، تا با دستورهای اخلاقی و اعتقادی و انسانی سرزمین خود تضادی نداشته باشد و جنبه تقلیدی یافته های علمی کشورهای غربی را وارد عرصه علمی و دانشگاهی کشور ننماید، از این رو نیازمند جهت دهی و قواعد علم انسانی است. پیشرفت و رشد علمی در یک جامعه زمانی صورت می گیرد که کارایی و کاربرد تمام شاخه های دانش بشری به نحو کامل شناخته شده و ارتباط متقابل و درهم تنیده علوم انسانی و طبیعی در جریانی منطقی و عینی قرار گیرد.
    
    
    
 روزنامه رسالت، شماره 7569 به تاریخ 31/3/91، صفحه 18 (اندیشه)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.