روزنگار عدالت:علی قنبریان علویجه

حقوقی-اجتماعی-آموزشی-خبری

روزنگار عدالت:علی قنبریان علویجه

حقوقی-اجتماعی-آموزشی-خبری

سریال ذهن های مجرم

سریال ذهن های مجرم
 
توضیحات بیشتر :
داستان سریال درباره متخصصین حرفه ای است که توسط FBI گرد هم میایند تا یک قاتل زنجیره ای را دستگیر کنند. تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی دیگر آن است که معمولا اتفاقات مورد انتظار شما رخ نمی دهد.

عملکرد این ماموران بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته است بر روی شخصیت ها و رابطه آنها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند.

و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلاعی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد






مشخصات سریال:
ژانر: جنایی، تکان دهنده، درام غیر قابل پیش بینی

اصلاح یک تبهکار



نام فیلم:
Machine Gun Preacher


تاریخ اکران :
September 18, 2011


کارگردان :
Marc Forster


بازیگران :
Gerard Butler
جرارد باتلر
Michelle Monaghan
میشل موناگان
Michael Shannon
مایکل شانون


سبک فیلم :
اکشن


درجه بندی سنی :
R (مناسب برای افراد بالای 17 سال )


داستان فیلم:
این فیلم داستان واقعی سام چیلدرز ( با بازی جرارد باتلر ) موعظه گر است. او یک خلافکار و فردی خشن بود اما بعد از آنکه از لحاظ شخصیتی متحول شد، تصمیم گرفت تا شجاعت و روحیه خشن اش را در راه نجات کودکان بی سرپرست سودانی که به اجبار به دنیای جنگ آورده و تعلیمات نظامی می دیدند اختصاص دهد. او در این راه با مزدوران بسیاری یک تنه مقابله کرد و...

ملاقات

رافعی: «ملاقات» مضمون مرگ را روایت می‌کند

عباس رافعی تهیه کننده فیلم سینمایی «ملاقات» در نشست نقد و بررسی این فیلم عنوان کرد؛فیلم سینمایی «ملاقات» مضمون مرگ را روایت می کند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، شب گذشته 29 تیر نشست نقد و بررسی فیلم سه اپیزودی ملاقات، ایستگاه آخر و چسب زخم با حضور عباس رافعی (تهیه کننده)، هادی مقدم دوست (فیلمنامه نویس)، ستاره اسکندری و احمد مهران فر و رابعه اسکویی بازیگران این سه اپیزود در فرهنگسرای رسانه به همراه سایر علاقمندان برگزار شد.
در این نشست شاپور قریب کارگردان پیشکسوت سینمای ایران به علت بیماری نتوانست حضور پیدا کند.در ابتدای این نشست عباس رافعی تهیه کننده این فیلم کوتاه از چگونگی ساخت فیلم در سه اپیزود مختلف گفت: فیلمنامه نویس یکی از اپیزودها با نام چسب زخم فیلمنامه‌ای نوشته بود و علاقه خاصی به آن داشته و تصمیم به ساخت فیلم کوتاهی برای آن اپیزود داشت که من به او پیشنهاد کردم در جامعه ما فیلم کوتاه اصلا دیده نمی شود و چون قصه بسیار قشنگی داشت تصمیم گرفتیم دو داستان دیگر نیز با دو کارگردان، با سلیقه ها و دیدگاه های متفاوت بنویسیم و به اپیزودهای قبلی اضافه کرده و تبدیل به فیلم سینمایی بلندتری کنیم.
تهیه کننده این فیلم سینمایی ادامه داد: سه نسل از فیلمسازان مختلف با تفکرات و اندیشه های متفاوت دست به قلم شدند و سه اپیزود مختلف که با سه نسل پیر و جوان و کهنسال بودند، دیدگاه خود را از مقوله مرگ در سه اپیزود مختلف به تصویر کشیدند.
وی در ادامه یادآور شد: شرایط مختلفی در کنار هم پدید آمد تا این فیلم سینمایی شکل بگیرد ارادت خاص به شاپور قریب و تلاش به دوباره بازگرداندن ایشان به سینما و پرداختن به مقوله مرگ که همواره انسان ها به نوعی آن را به یاد می آورند.
در ادامه این نشست عباس رافعی با توجه به سوالات مطرح شده از سوی مخاطبان درمورد قصه و اپیزودهای مختلف این فیلم سینمایی بیان کرد: شخصیت اپیزود سوم فردی خجالتی و عاشق پیشه بوده که به مخاطب نزدیک تر و مردم تجربه‌ای همانند عاشق شدن، خجالتی بودن را در درون خود احساس کرده و همذات پنداری بهتری نسبت به این فصل از فیلم از خود نشان می دهند، اما در اپیزود دوم که مربوط به شخصیت گورکنی میانسال که مشقت ها و سختی های بسیاری در زندگانی متحمل شده و فضای سنگین و آکنده از غمی در این اپیزود به چشم می خورد که شاید مخاطب ارتباط چندان با آن برقرار نکند.
وی افزود: فیلمنامه هر سه اپیزود حول محور مرگ بوده که ما خود شیفته مضمون مرگ شده و اپیزود پایانی ایستگاه آخر مضمون محور است.رافعی در خصوص سلیقه خاص شاپور قریب کارگردان باسابقه سینما گفت: قریب از کارگردانان پیشکسوت سینمای ایران است که سلیقه‌ای خاص و منحصر به فرد در تمامی ساخته های خود داشته که نوع دیدگاه و سلیقه او در این فیلم نیز به چشم می خورد.
این کارگردان سینما در خصوص مرگ که محور اصلی هرسه اپیزود این فیلم سینمایی بود، اظهار داشت: موضوع اصلی ما و محوریت کلی ما برای ساخت این فیلم پدیده مرگ بود که روایت مرگ را از سه دریچه متفاوت و با دیدگاه مختلف از سه نسل در زندگانی انسان ها به تصویر بکشیم.
در ادامه این مراسم، احمد مهران فر بازیگر فیلم سینمایی ملاقات گفت: مهمترین چیز از دیدگاه من شکل گیری درست نقش است که در فیلمنامه تحقق می پذیرد.
وی افزود: گرچه این فیلم در سه اپیزود کوتاه بیان شده اما به اندازه فیلم بلند وقت و انرژی از تمامی عوامل فیلمسازی برای هرچه بهتر شدن و تاثیرگذاری آن بروی مخاطبان صرف شده است.
مهران فر در ادامه گفت: گاهی اوقات واقعی بودن یک موضوع ما را به خنده وا می دارد که من بیشتر سعی کرده ام به دنبال واقعی بودن باشم که این خود شگردی دارد.
وی در خصوص عدم دیالوگ گویی در بازی های خود اظهار کرد: دیالوگ گویی نباید به شکل بازیگری شود که هرگاه این گونه شد، مخاطب دیگر بازیگر خود را قبول ندارد بلکه او بازی خوب از بازیگر می خواهد.
این بازیگر در خصوص نقش خود گفت: گرچه فیلم سانسورهایی نیز داشته، اما من شخصیت خود و نقشی که در این فیلم ایفا کرده ام را دوست داشته و فیلم نامه خوب آن اولویت اصلی من برای قبول بازی در این فیلم بود.
مهران فر در خصوص اینکه همیشه در بازی هایش طنز ملیحی وجود داشته که عامل ارتباط با مخاطب است، ادامه داد: من همیشه سعی کرده ام در قالب نقش قرار گیرم و شخصیت نقش را بازی کنم.
این بازیگر تمامی دغدغه های خود را ایفا کردن نقشی درست از آن شخصیت بیان کرد و اظهار داشت: انسان های متفاوت با شخصیت ها و دغدغه های بیشماری در اجتماع وجود دارند که من هنگام بازی در یک فیلم سعی کرده ام نقش آدم ها را در اجتماع بازی کنم.
این بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر، داشتن فیلمنامه قوی و کارگردانی صحیح را رمز موفقیت یک فیلم دانست و تصریح کرد: فیلمنامه خوب و قوی در بازی به بازیگر کمک بسیار کرده، برای اینکه تماشاگر آن نقش را بپذیرد و اثرگذاری قوی روی مخاطب داشته باشد.
همچنین، در ادامه این نشست ستاره اسکندری بازیگر فیلم سینمایی ملاقات که نقش اول و در هر سه اپیزود حضور داشت، گفت: این گونه آثار سینمایی در شرایط کنونی گم شده و جایگاهی بین مخاطبان خود نداشته که باید بیشتر گسترش یابد و از سوی دوستان حمایت شود. نباید چنین سینمایی فقط مخاطب خاص داشته باشد بلکه باید تمامی اقشار جامعه به نوعی با آن احساس نزدیکی کنند.
وی در خصوص پیشنهاد قبول بازی در فیلم سه اپیزودی به کارگردانی شاپور قریب بیان کرد: با تفاهم و اتفاق نظر رافعی و قریب برای اپیزود اول انتخاب شدم که بعد تصمیم گرفته شد که من پیوند دهنده هر سه اپیزود به هم باشم که من نیز برای احیا شدن دوباره و بازگشت شاپور قریب به سینما پذیرفتم.
اسکندری که سه نقش متفاوت را در این سه اپیزود بازی کرده و روایتگر مقوله ازدواج یک زن، مرگ همسرش و زندگانی پس از مرگ او است، اظهار داشت: دلیل نمادین برای بازی در هر سه اپیزود نداشته و این پیشنهاد شاپور قریب کارگردان فیلم بوده که من هر سه اپیزود را به طریقی به هم متصل کنم که من نیز در یک شرایط حسی نسبت به این کار قرار داشتم و فکر کردم که شاید بتوانم اثرگذار باشم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: بازی در فیلم قریب برایم حسی بوده و منطقی برای آن ندارم بلکه برای دل خود انجام داده ام.
همچنین، در ادامه این نشست هادی مقدم دوست فیلمنامه نویس فیلم سینمایی ملاقات گفت: من در ابتدا متنی برای تولید فیلم کوتاه نوشته بودم که از لحاظ محتوا با دو متن دیگر به هیچ وجه همخوانی نداشته و 50 درصد از آن دوباره بازبینی شده تا بتوان آن را به دو اپیزود دیگر متصل کرد.
این فیلمنامه نویس در خصوص اینکه فیلمنامه نویسی چه تفاوتی با کارگردانی دارد، اظهار داشت: تفاوت اصلی این دو بین صحبت و ترجمه کردن است، به عبارتی فیلمنامه به قصد فیلمنامه نوشته که مدیوم مستقلی نبوده و یک مرحله از کار است. فیلمنامه نویسی بیشتر حوزه‌ای شبیه صحبت کردن، تالیف کردن و ابراز کردن است، اما کارگردانی کردن باید فیلمنامه را با مشخصات کارگردانی، ظرافت ها و تکنیک های مخصوص به فیلم تبدیل کند.
مقدم دوست اشاره کرد: فیلم نامه نویسی به من اعتماد به نفس بیشتر می دهد که گاهی حس می کنم تمایل داشته فیلم نامه ام را خود کارگردانی کنم.
فیلمنامه نویس فیلم سیمایی ملاقات خاطرنشان کرد: هنگامی که بازیگری به کارش تسلط و ایمان دارد، خیلی راحت به آن بال و پر می دهد و هرگاه بازیگری نقش خود را در یک اثر به خوبی درک کند آن هنگام مخاطب خود را به دست آورده است.

وی در پایان گفت: مرگ مقوله‌ای تلخ است که همگان به دلایل مختلفی چون ترس، دلواپسی و تلخی آن سعی می کنند کمتر به آن فکر کنند و شاید مرگ را هم بسیاری از اوقات فراموش کنند، اما تنها جایی که نمی توان از آن دوری کرد، گورستان است. ما قصد داشتیم در گورستان تمامی وقایع و اتفاقات مطرح در زندگی انسان ها را در قالب دیگری از زندگانی به تصویر بکشیم.

نقل از بانی فیلم 1.5.90

درباره سریال 24

درباره سریال 24






این سریال به سبک اکشن و ماجرایی است. نقش اول این داستان «جک باور» در اداره یک CTU (واحد ضد تروریستی)، شاخه ای خیالی از سازمان CIA مشغول به کار است(که البته شاخه ای شبیه آن با نام دیگر در این سازمان وجود دارد) و هر فصل (Season) یک روز از زندگی او را، در حال مبارزه با یک نقشه ی تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد. هر قسمت (Episode) از سریال، یک ساعت از روز جک باور را نشان می دهد و در قسمت 24 روز جک باور به پایان می رسد. این سریال علاوه بر طرفداران اکشن و تیراندازی، به دلیل داشتن داستان پر هیجان، و نشان دادن زندگی شخصی شخصیت ها، به دوستداران سریال های درام وماجرایی نیز توصیه می شود.. ماجرایی نیز توصیه می شود. علیرغم چندین بدشانسی بزرگ، استقبال مردم آمریکا از این سریال خوب بوده و به مرور زمان افزایش چشمگیری داشته است. با توجه به اینکه پخش فصل اول این سریال اندکی پس از حادثه ی 11 سپتامبر آغاز شد و با توجه به محتوای تروریستی فیلم شبکه ی Fox در ابتدا پخش سریال را برای مدتی به تعویق انداخت. اما با پخش سریال استقبال خوبی از آن به عمل آمد به طوری که «کیفر ساترلند» بازیگر کاراکتر جک باور، برای بازی در تنها 10 قسمت اول سریال برنده ی جایزه ی گوی زرین شد. با فروش DVD فصل اول، این سریال رکورد فروش DVD در بریتانیا را، نه فقط در بخش سریال، بلکه در بخش فیلم شکست و ارباب حلقه ها را پشت سر گذاشت. به طوری که خود کیفر ساترلند از این رکورد شکنی اظهار تعجب نمود.

شبکه اجتماعی

معرفی اولین فیلم که ارزش دیدن رو داره شبکه اجتماعی:



شبکه اجتماعی (فیلم)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
شبکه ی اجتماعی

تصویر پوستر فیلم که روی آن نوشته شده‌است:«شما نمی‌توانید ۵۰۰ میلیون دوست داشته بشید بدون اینکه چند دشمن داشته باشید.»
کارگرداندیوید فینچر
تهیه‌کنندهدیوید فینچر
اسکات رودین
نویسندهآرون سورکین
بازیگرانجسی آیزنبرگ
آندری گارفیلد
فیلم‌برداریجف کروننت
تاریخ انتشار۱ اکتبر ۲۰۱۰
مدت زمان۱۲۱ دقیقه
کشورFlag of the United States.svg ایالات متحده
زبانانگلیسی
بودجهپنجاه ملیون دلار

شبکه اجتماعی (به انگلیسیThe Social Network) نام یک فیلم درام به کارگردانی دیوید فینچر محصول سال ۲۰۱۰ایالات متحده آمریکا ست. این فیلم درباره ایجاد شبکه اجتماعی فیس بوک و زندگی مارک زوکربرگ خالق این سایت، در اینترنت است. این فیلم در سال ۲۰۱۱ در هشتاد و سومین دوره مراسم اسکار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی، بهترین تدوین و بهترین موسیقی اوریژینال شد.

فهرست مندرجات

داستان

در سال ۲۰۰۳، مارک زوکربرگ، دانشجوی دانشگاه هاروارد بعد از شکست در برقراری رابطه با یکی از دخترهای خوابگاه به نام اریکا، به اتاقش پناه می برد و وبسایتی به نام فیس مش درست می کند که در آن اعضای سایت می توانند به دختران دانشگاه از نظر جاذبیت هایشان نمره دهند. سایت خیلی زود مورد توجه قرار می گیرد تا اینکه سرور های سیستم پایگاه اینترنتی دانشگاه مختل می شود. زوکربرگ شش ماه از تحصیل محروم می شود و وقتی که باز می گردد همه او را می شناسند. دو قلوهای وینکلوس، او را استخدام می کنند تا وبسایتی مخصوص دوست یابی برای آن ها درست کند و بعد از بروز اتفاقاتی وبسایت فیس بوک خلق می شود که مورد توجه پانصد ملیون نفر قرار می گیرد...

بازیگران

  • جسی آیزنبرگ در نقش مارک زوکربرگ، خالق شبکه ی اجتماعی عظیم فیس بوک
  • اندرو گارفیلد در نقش ادواردو سروین، نزدیک ترین دوست زوکربرگ.
  • جاستین تیمبرلیک در نقش شان پارکر نابغه ی خالق نپستر.
  • رونی مارا در نقش اریکا، دوست دختر مارک زوکربرگ .
  • آرمی همر در نقش برادران وینکلوس.[۱]

یادداشت ها

  • آرون سورکین، فیلمنامه نویس شبکه ی اجتماعی، اقتباسی تقریبی از روی کتاب میلیاردر های تصادفی : تاسیس فیس بوک، داستانی از جنسیت، پول، نبوغ و خیانتکه در سال ۲۰۰۹ تاسیس شد انجام داد که به گفته ی خودش فیلمنامه ی او با کتاب بن مزریچ زمین تا آسمان فرق دارد.
  • جسی آیزنبرگ اولین گزینه ی دیوید فینچر برای نقش زوکربرگ بود. (فینچر به طور کلی خیلی سریع بازیگران فیلم را گرد هم آورد)
  • جسی آیزنبرگ که نقش خالق فیس بوک را بازی می کند خود عضو فیس بوک نیست و هیچ چیز از آن سر در نمی آورد و فقط برای نزدیک شدن به نقش مدتی با این شبکه ی اجتماعی کار کرد.
  • شبکه ی اجتماعی بحث های مختلفی در محافل سینمایی به راه انداخت که اکثر آنها در باره ی این بود که آیا فیلم تصویر درستی از واقعیت نشان می دهد یا نه . یکی از مهم ترین مقاله ها از سوی لارنس لسیگ (استاد دانشگاه هاروارد) بود که ارزش های سینمایی فیلم را تحسین کرد ولی اظهار داشت که بسیاری از نکات فیلم با واقعیت تفاوت بسیار دارد. مارک زوکربرگ از قبل گفته بود که ترجیح می داد هیچ فیلمی در رابطه با او تا زمانی که زنده است ساخته نشود [۲] و هیچ واکنش مستقیمی نسبت به فیلم نشان نداد ولی ادواردو ساورین که در ابداع فیس بوک نقش داشته، یادداشت مفصلی مبتنی بر این که فیلم را پسندیده منتشر کرد.[۳]

برخورد ها

شبکه ی اجتماعی خیلی زود توجه دوستداران سینما را به خود جلب کرد. فیلم فروش بالایی داشت و منتقدین فیلم را پسندیدند، حتی کسانی مثل راجر ایبرت که معمولا فیلم های فینچر را مهم نمی دانند، آن را بهترین فیلم او معرفی کرده اند. پیتر تراورس، منتقد مجله ی رولینگ استون آن را بهترین فیلم سال و تاد مک کارتی آن را همشهری کین عصر ما معرفی کرد. فیلم در وبسایت راتن تومیتوز ۹۷ درصد کسب کرده و از موفق ترین فیلم ها در سال ها به شمار می آید. فیلم در محافل جوایز سینمایی هم مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. دیوید فینچر، آرون سورکین و جسی آیزنبرگ هر یک برای جوایز کارگردانی، فیلمنامه نویسی و بازیگری نقش اول سال در محافل مختلف منتقدان لس آنجلس، نیویورک، واشنگتن و بوستون کسب کردند . [۴]

جوایز

گلدن گلوب

  • بهترین فیلم (درام)
  • بهترین کارگردان (دیوید فینچر)
  • بهترین موسیقی متن
  • بهترین فیلمنامه (آرون سورکین)

اسکار

  • بهترین موسیقی
  • بهترین فیلمنامه
  • بهترین تدوین

پانویس

  1.  ویکی‌پدیای انگلیسی
  2.  مجله ی دنیای تصویر : شماره ی 197 آبان ماه 89
  3.  مجله ی همشهری 24 آذرماه 1389
  4.  وبسایت IMDB

منابع

  • ویکی‌پدیای انگلیسی

ادامه مطلب ...