تفسیر نمونه ج : 27ص :452 تفسیر نمونه ج : 27ص :453 ( 113 )سوره فلق این سوره در مکه نازل شده و داراى 5 آیه است تفسیر نمونه ج : 27ص :454 محتوى و فضیلت سوره فلق جمعى معتقدند که این سوره در مکه نازل شده است هر چند جمعى دیگر از مفسران آن را مدنى مىدانند. محتواى این سوره تعلیماتى است که خداوند به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) خصوصا و به سایر مسلمانان عموما ، در زمینه پناه بردن به ذات پاک او از شر همه اشرار مىدهد ، تا خود را به او بسپارند ، و در پناه او از شر هر موجود صاحب شر در امان بدارند. در باره شان نزول این سوره روایاتى در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به وسیله بعضى از یهود مورد سحر قرار گرفته ، و بیمار شده بود ، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهى پنهان کرده بودند نشان داد ، آن را بیرون آوردند ، سپس این سوره را خواندند ، و حال پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) بهبود یافت . ولى مرحوم طبرسى و بعضى دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهى مىشود زیرا سؤال قرار دادند ، زیرا : اولا سوره طبق مشهور مکى است و لحن آن نیز لحن سورههاى مکى را دارد ، در حالى که درگیرى پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) با یهود در مدینه بوده است و این خود دلیلى است بر عدم اصالت اینگونه روایات . از سوى دیگر اگر پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به این آسانى مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد ، به آسانى ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند ، مسلما خداوندى که او را براى چنان ماموریت و رسالت تفسیر نمونه ج : 27ص :455 عظیمى فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد ، تا مقام والاى نبوت بازیچه دست آنها نشود. از سوى سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤثر است ، و ممکن است افکارش دستخوش سحر ساحران گردد ، و این معنى اصل اعتماد به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) را در افکار عمومى متزلزل مىسازد . و لذا قرآن مجید این معنى را نفى مىکند که پیغمبر مسحور شده باشد مىفرماید : و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا : ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شدهاى پیروى مىکنید ، ببین چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند ؟ آنچنانکه نمىتوانند راه را پیدا کنند ! ( فرقان 8 و 9 ) . مسحور در اینجا خواه به معنى کسى باشد که از نظر عقلى سحر شده یا در جسمش ، در هر صورت گواه بر مقصود ما است. به هر حال با چنین روایات مشکوکى نمىتوان قداست مقام نبوت را زیر سؤال برد ، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد. در باره فضیلت این سوره از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که فرمود : انزلت على آیات لم ینزل مثلهن : المعوذتان : آیاتى بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده است ، و آن دو سوره فلق و ناس است. و در حدیث دیگرى از امام باقر (علیهالسلام) مىخوانیم : کسى که در نماز وتر سوره فلق و ناس و قل هو الله احد را بخواند به او گفته مىشود اى بنده خدا بشارت باد بر تو خدا نماز وتر تو را قبول کرد . تفسیر نمونه ج : 27ص :456 و باز در روایتى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم که به یکى از یارانش فرمود مىخواهى دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سورههاى قرآن است ؟ عرض کرد : آرى اى رسول خدا ! حضرت معوذتان ( سوره فلق و سوره ناس ) را به او تعلیم کرد ، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود : هر گاه برمىخیزى و مىخوابى آنها را بخوان . روشن است اینها براى کسانى است که روح و جان و عقیده و عمل خود را با محتواى آن هماهنگ سازند. تفسیر نمونه ج : 27ص :457 سورة الفلق بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَب الْفَلَقِ(1) مِن شرِّ مَا خَلَقَ(2) وَ مِن شرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب(3) وَ مِن شرِّ النَّفَّثَتِ فى الْعُقَدِ(4) وَ مِن شرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسدَ(5) ترجمه: بنام خداوند بخشنده مهربان 1 -بگو پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح. 2 -از شر تمام آنچه آفریده است. 3 -و از شر هر موجود مزاحمى هنگامى که وارد مىشود . 4 -و از شر آنها که در گرهها مىدمند ( و هر تصمیمى را سست مىکنند). 5 -و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مىورزد. تفسیر : پناه مىبرم به پروردگار سپیده دم! در نخستین آیه به شخص پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان یک الگو و پیشوا چنین تفسیر نمونه ج : 27ص :458 دستور مىدهد : بگو : پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح که دل سیاهى شب را مىشکافد ( قل اعوذ برب الفلق). از شر تمام آنچه آفریده است ( من شر ما خلق). از شر همه موجودات شرور ، انسانهاى شرور ، جن و حیوانات و حوادث و پیشامدهاى شر و از شر نفس أماره . فلق ( بر وزن شفق ) از ماده فلق ( بر وزن خلق ) در اصل به معنى شکافتن چیزى و جدا کردن بعضى از بعضى دیگر است ، و از آنجا که به هنگام دمیدن سپیده صبح پرده سیاه شب مىشکافد ، این واژه به معنى طلوع صبح ، به کار رفته ، همانگونه که فجر نیز به همین مناسبت بر طلوع صبح اطلاق مىشود. بعضى آن را به معنى همه موالید و تمام موجودات زنده اعم از انسان و حیوان و گیاه مىدانند ، چرا که تولد این موجودات که با شکافتن دانه و تخم و مانند آن صورت مىگیرد از عجیبترینمراحل وجود آنها است ، و در حقیقت هنگام تولد جهش عظیمى در آن موجود رخ مىدهد و از جهانى به جهان دیگرى گام مىنهد. در آیه 95 انعام مىخوانیم : ان الله فالق الحب و النوى یخرج الحى من المیت و مخرج المیت من الحى خداوند شکافنده دانه و هسته است ، زنده را از مرده خارج مىسازد ، و مرده را از زنده. بعضى نیز مفهوم فلق را از این هم گستردهتر گرفتهاند ، و آن را به هر گونه آفرینش و خلقت اطلاق کردهاند ، چرا که با آفرینش هر موجود پرده عدم شکافته مىشود و نور وجود آشکار مىگردد. هر یک از این معانى سهگانه ( طلوعصبح - تولد موجودات زنده - آفرینش هر موجود ) پدیدهاى است عجیب که دلیل بر عظمت پروردگار و خالق و مدبر تفسیر نمونه ج : 27ص :459 آن است ، و توصیف خداوند به این وصف داراى مفهوم و محتواى عمیقى است. در بعضى از احادیث نیز آمده که فلق چاه یا زندانى در دوزخ است ، و همچون شکافى در دل جهنم خودنمائى مىکند. این روایت ممکن است اشاره به مصداقى از مصداقهاى آن باشد نه اینکه مفهوم گسترده فلق را محدود کند. تعبیر به من شر ما خلق مفهومش این نیست که آفرینش الهى در ذات خود شرى دارد ، چرا که آفرینش همان ایجاد است ، و ایجاد و وجود خیر محض است ، قرآن مىگوید : الذى احسن کل شىء خلقه همان خدائى که هر چه را آفرید نیکو آفرید ( الم سجده - 7 ) . بلکه شر هنگامى پیدا مىشود که مخلوقات از قوانین آفرینش منحرف شوند و از مسیر تعیین شده جدا گردند ، فى المثل نیش و دندان برنده حیوانات یک حربه دفاعى براى آنها است که در برابر دشمنانشان به کار مىبرند همانند سلاحى که ما در مقابل دشمن از آن استفاده مىکنیم ، اگر این سلاح به مورد به کار رود خیر است ، اما اگر نابجا و در برابر دوست مصرف گردد شر است. وانگهى بسیارى از امور است که مادر ظاهر آنها را شر حساب مىکنیم ولى در باطن خیر است مانند حوادث و بلاهاى بیدارگر و هشدار دهنده که انسان را از خواب غفلت بیدار ساخته و متوجه خدا مىکند اینها مسلما شر نیست. سپس در توضیح و تفسیر این مطلب مىافزاید : و از شر هر موجود مزاحمى هنگامى که وارد مىشود ( و من شر غاسق اذا وقب). غاسق از ماده غسق ( بر وزن شفق ) به گفته راغب در مفردات به معنى شدت ظلمت شب است که در همان نیمه شب حاصل مىشود ، و لذا قرآن مجید به هنگام اشاره به پایان وقت نماز مغرب مىفرماید : الى غسق تفسیر نمونه ج : 27ص :460 اللیل ، و اینکه در بعضى از کتب لغت غسق به معنى تاریکى آغاز شب تفسیر شده ، بعید به نظر مىرسد ، بخصوص اینکه ریشه اصلى این لغت به معنى امتلاء ( پر شدن ) و سیلان است ، و مسلما تاریکى شب هنگامى پر و لبریز مىشود که به نیمه رسد ، یکى از مفاهیمى که لازمه این معنى است هجوم و حملهور گشتن است ، لذا در این معنى نیز استعمال شده. بنابر این معنى غاسق در آیه مورد بحث یا فرد مهاجم است ، یا هر موجود شرور که از تاریکى شب براى حمله کردن استفاده مىکند ، زیرا نه فقط حیوانات درنده و گزنده شب هنگام از لانهها بیرون مىآیندو زیان مىرسانند ، بلکه افراد شرور و ناپاک و پلید نیز غالبا از تاریکى شب براى مقاصد سوء خود استفاده مىکنند. وقب ( بر وزن شفق از ماده وقب ( بر وزن نقب ) به معنى حفره و گودال است ، سپس فعل آن به معنى ورود در گودال به کار رفته ، گوئى موجودات شرور و زیانآور از تاریکى شب استفاده کرده ، و با ایجاد حفرههاى زیانبار براى تحقق بخشیدن به مقاصد پلید خود اقدام مىکنند ، یا اینکه این تعبیر اشاره به نفوذ کردن است. بعد مىافزاید : و از شر آنها که در گرهها مىدمند ( و من شر النفاثات فى العقد). نفاثات از ماده نفث ( بر وزن حبس ) در اصل به معنى ریختن مقدار کمى از آب دهان است ، و از آنجا که این کار با دمیدن انجام مىگیرد ، نفث به معنى نفخ ( دمیدن ) نیز آمده است . ولى بسیارى از مفسران نفاثات را به معنى زنان ساحره تفسیر تفسیر نمونه ج : 27ص :461 کردهاند ( نفاثات جمع مؤنث است و مفرد آن نفاثة صیغه مبالغه از نفث مىباشد ) آنها اورادى را مىخواندند و در گرههائى مىدمیدند و به این وسیله سحر مىکردند ، ولى جمعى آن را اشاره به زنان وسوسهگر مىدانند که پى در پى در گوش مردان ، مخصوصا همسران خود ، مطالبى را فرو مىخوانند تا عزم آهنین آنها را در انجام کارهاى مثبت سست کنند ، و وسوسههاى این گونه زنان در طول تاریخ چه حوادث مرگبارى که بار نیاورده ، و چه آتشها که بر نیفروخته و چه عزمهاى استوارى را که سست نساخته است . فخر رازى مىگوید زنان به خاطر نفوذ محبتهایشان در قلوب رجال ، در آنان تصرف مىکنند. این معنى در عصر و زمان ما از هر وقت ظاهرتر است زیرا یکى از مهمترین وسائل نفوذ جاسوسها در سیاستمداران جهان استفاده از زنان جاسوسه است که با این نفاثات فی العقد قفلهاى صندوقهاى اسرار را مىگشایند و از مرموزترین مسائل با خبرمىشوند و آن را در اختیار دشمن قرار مىدهند. بعضى نیز نفاثات را به نفوس شریره ، و یا جماعتهاى وسوسهگر که با تبلیغات مستمر خود گرههاى تصمیمها را سست مىسازند تفسیر نمودهاند. بعید نیست که آیه مفهوم عام و جامعى داشته باشد که همه اینها را شامل شود حتى سخنان سخنچینها ، و نمامان که کانونهاى محبت را سست و ویران مىسازند. البته باید توجه داشت که قطع نظر از شان نزول سابق نشانهاى در آیه نیست که منظور از آن خصوص سحر ساحران باشد ، و به فرض که آیه را چنین تفسیر کنیم دلیل بر صحت آن شان نزول نمىباشد ، بلکه تنها دلیل بر این است تفسیر نمونه ج : 27ص :462 که پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) از شر ساحران به خدا پناه مىبرد ، درست مثل اینکه افراد سالم از بیمارى سرطان به خدا پناه مىبرند هر چند هرگز مبتلا به آن نشده باشند. در آخرین آیه این سوره مىفرماید : و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مىورزد ( و من شر حاسد اذا حسد). این آیه نشان مىدهد که حسد از بدترین و زشتترین صفات رذیله است ، چرا که قرآن آن را در ردیف کارهاى حیوانات درنده و مارهاى گزنده ، و شیاطین وسوسهگر قرار داده است. نکتهها: 1 -مهمترین منابع شر و فساد در آغاز این سوره به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از شر تمام مخلوقات شرور به خدا پناه برد ، سپس در توضیح آن اشاره به سه گونه شر مىکند شر مهاجمین تاریکدل که از تاریکیها استفاده مىکنند و حملهور مىشوند. شر وسوسهگرانى که با سخنان و تبلیغات سوء خود ارادهها ، ایمانها ، عقیدهها محبتها و پیوندها را سست مىکنند. و شر حسودان. از این اجمال و تفصیل چنین استفاده مىشود که عمده شرور و آفات از همینجا سرچشمه مىگیرد و مهمترین منابع شر و فساد اینسه منبع است و تفسیر نمونه ج : 27ص :463 این بسیار پر معنى و قابل تامل مىباشد. 2 -تناسب آیات قابل توجه اینکه در نخستین آیه این سوره به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که به پروردگار فلق پناه برد ، از شر تمام موجودات ذى شر ، انتخاب رب فلق شاید به خاطر این است که موجودات شرور نور و روشنائى سلامت و هدایت را قطع مىکنند ، ولى پروردگار فلق شکافنده ظلمتها و تاریکیها است. 3 -تاثیر سحر در جلد اول ذیل آیه 102 و 103 سوره بقره بحثهاى مفصلى در باره حقیقت سحر در زمانهاى گذشته و امروز ، و حکم سحر از نظر اسلام . و چگونگى تاثیر آن بحثهاى مشروحى داشتیم ، و در آن مباحث تاثیر سحر را به طور اجمال پذیرفتهایم ، ولى نه به آن صورتى که پندارگرایان و افراد خرافى از آن سخن مىگویند ، براى توضیح بیشتر به همان بحث مراجعه فرمائید. اما نکتهاى که ذکر آن در اینجا لازم است این است که اگر در آیات مورد بحث به پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از سحر ساحران یا مانند آن به خدا پناه برد ، مفهومش این نیست که پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مورد سحر آنها قرار گرفته ، بلکه درست به این مىماند که پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) از هر گونه اشتباه و خطا و گناه نیز به خدا پناه مىبرد ، یعنى با استفاده از لطف خدا از این خطرات مصون مىماند و اگر لطف خدا نبود امکان تاثیر سحر در حق او بود ، این از یکسو . از سوى دیگر سابقا گفتیم دلیلى نداریم که منظور از النفاثات فى العقد ساحران باشد. تفسیر نمونه ج : 27ص :464 4 -شر حسودان! حسد یک خوى زشت شیطانى است که بر اثر عوامل مختلف مانند ضعف ایمان و تنگ نظرى و بخل در وجود انسان پیدا مىشود ، و به معنى درخواست و آرزوى زوال نعمت از دیگرى است . حسد سرچشمه بسیارى از گناهان کبیره است. حسد همانگونه که در روایات وارد شده است ایمان انسان را مىخورد و از بین مىبرد همانگونه که آتش هیزم را ! همانگونه که امام باقر (علیهالسلام) مىفرماید : ان الحسد لیاکل الایمان کما تاکل النار الحطب. در حدیث دیگرى از امام صادق آمده است آفة الدین الحسد و العجب و الفخر : آفت دین حسد است و خود بزرگبینى و تفاخر. این به خاطر آن است که حسود در واقع معترض به حکمت خدا است که که چرا به افرادى نعمت بخشیده ؟ و مشمول عنایت خود قرار داده است ؟ همانگونه که در آیه 54 نساء مىخوانیم : ام یحسدون الناس على ما آتاهم الله من فضله . کار حسد ممکن است به جائى رسد که حتى براى زوال نعمت از شخص محسود خود را به آب و آتش زند و نابود کند ، چنانکه نمونهاش در داستانها و تواریخ معروف است. در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلى که در جهان واقع شد از ناحیه قابیل نسبت به برادرش هابیل بر اثر انگیزه حسد بود. حسودان همیشه یکى از موانع راه انبیا و اولیا بودهاند ، و لذا قرآن تفسیر نمونه ج : 27ص :465 مجید به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از شر حاسدان به خدا ورب فلق پناه برد. گر چه مخاطب در این سوره و سوره بعد شخص پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) است ولى مسلما منظور الگو و نمونه است و همه باید از شر حسودان به خدا پناه برند. خداوندا ! ما نیز از شر حسودان به ذات مقدس تو پناه مىبریم. پروردگارا ! از تو مىخواهیم که خود ما را نیز از حسد نسبت به دیگران حفظ نمائى. بارالها ! ما را از شر نفاثات فى العقد و وسوسهگران در راه حق نیز محفوظ بدار. آمین یا رب العالمین . پایان سوره فلق. اندیشه قم |