به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه مصری الیوم السابع، با افزایش اقدامات خشونت آمیز علیه مسلمانان جهان به ویژه مسلمانان میانمار سازمان همکاری اسلامی اعلام کرد که قصد دارد تا گزارش پنجم خود را در خصوص مهمترین اقدامات خصمانه علیه مسلمانان سراسر جهان در سال 2012 میلادی مبتنی بر گزارشی که مرکز اسلام هراسی وابسته به این سازمان تهیه کرده، ارائه دهد.
قرار است گزارش مذکور در سی و نهمین نشست وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در جیبوتی طی 15 تا 17 ماه جاری میلادی (25 تا 27 آبان) ارائه شود.
پیشتر و در پی حادثه قرآن سوزی در فلوریدا و نیز انتشار فیلم آمریکایی موهن به پیامبر اکرم (ص) در شبکه اجتماعی یوتیوب اکمل الدین احسان اوغلو، دبیرکل سازمان همکاری اسلامی نسبت به اینکه غرب شاهد عملیاتی سازماندهی شده برای قانونی کردن اسلام هراسی در این کشورهاست هشدار داده بود.
احسان اوغلو همچنین در مقدمه گزارش پنجم مذکور که توسط مرکز اسلام هراسی این سازمان تهیه شده نسبت به سوء استفاده از دین برای تحقق اهداف سیاسی هشدار داده است.
وی همچنین در این گزارش به اهمیت احیای قطعنامههای 18/16 شورای امنیت در خصوص مخالفت با ایجاد نفرت و تشویق به خشونت علیه ادیان دیگر اشاره کرد و این مساله را امری لازم دانست.
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه
تفسیر نمونه ج : 27ص :452 تفسیر نمونه ج : 27ص :453 ( 113 )سوره فلق این سوره در مکه نازل شده و داراى 5 آیه است تفسیر نمونه ج : 27ص :454 محتوى و فضیلت سوره فلق جمعى معتقدند که این سوره در مکه نازل شده است هر چند جمعى دیگر از مفسران آن را مدنى مىدانند. محتواى این سوره تعلیماتى است که خداوند به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) خصوصا و به سایر مسلمانان عموما ، در زمینه پناه بردن به ذات پاک او از شر همه اشرار مىدهد ، تا خود را به او بسپارند ، و در پناه او از شر هر موجود صاحب شر در امان بدارند. در باره شان نزول این سوره روایاتى در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به وسیله بعضى از یهود مورد سحر قرار گرفته ، و بیمار شده بود ، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهى پنهان کرده بودند نشان داد ، آن را بیرون آوردند ، سپس این سوره را خواندند ، و حال پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) بهبود یافت . ولى مرحوم طبرسى و بعضى دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهى مىشود زیرا سؤال قرار دادند ، زیرا : اولا سوره طبق مشهور مکى است و لحن آن نیز لحن سورههاى مکى را دارد ، در حالى که درگیرى پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) با یهود در مدینه بوده است و این خود دلیلى است بر عدم اصالت اینگونه روایات . از سوى دیگر اگر پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به این آسانى مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد ، به آسانى ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند ، مسلما خداوندى که او را براى چنان ماموریت و رسالت تفسیر نمونه ج : 27ص :455 عظیمى فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد ، تا مقام والاى نبوت بازیچه دست آنها نشود. از سوى سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤثر است ، و ممکن است افکارش دستخوش سحر ساحران گردد ، و این معنى اصل اعتماد به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) را در افکار عمومى متزلزل مىسازد . و لذا قرآن مجید این معنى را نفى مىکند که پیغمبر مسحور شده باشد مىفرماید : و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا : ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شدهاى پیروى مىکنید ، ببین چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند ؟ آنچنانکه نمىتوانند راه را پیدا کنند ! ( فرقان 8 و 9 ) . مسحور در اینجا خواه به معنى کسى باشد که از نظر عقلى سحر شده یا در جسمش ، در هر صورت گواه بر مقصود ما است. به هر حال با چنین روایات مشکوکى نمىتوان قداست مقام نبوت را زیر سؤال برد ، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد. در باره فضیلت این سوره از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که فرمود : انزلت على آیات لم ینزل مثلهن : المعوذتان : آیاتى بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده است ، و آن دو سوره فلق و ناس است. و در حدیث دیگرى از امام باقر (علیهالسلام) مىخوانیم : کسى که در نماز وتر سوره فلق و ناس و قل هو الله احد را بخواند به او گفته مىشود اى بنده خدا بشارت باد بر تو خدا نماز وتر تو را قبول کرد . تفسیر نمونه ج : 27ص :456 و باز در روایتى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم که به یکى از یارانش فرمود مىخواهى دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سورههاى قرآن است ؟ عرض کرد : آرى اى رسول خدا ! حضرت معوذتان ( سوره فلق و سوره ناس ) را به او تعلیم کرد ، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود : هر گاه برمىخیزى و مىخوابى آنها را بخوان . روشن است اینها براى کسانى است که روح و جان و عقیده و عمل خود را با محتواى آن هماهنگ سازند. تفسیر نمونه ج : 27ص :457 سورة الفلق بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَب الْفَلَقِ(1) مِن شرِّ مَا خَلَقَ(2) وَ مِن شرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب(3) وَ مِن شرِّ النَّفَّثَتِ فى الْعُقَدِ(4) وَ مِن شرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسدَ(5) ترجمه: بنام خداوند بخشنده مهربان 1 -بگو پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح. 2 -از شر تمام آنچه آفریده است. 3 -و از شر هر موجود مزاحمى هنگامى که وارد مىشود . 4 -و از شر آنها که در گرهها مىدمند ( و هر تصمیمى را سست مىکنند). 5 -و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مىورزد. تفسیر : پناه مىبرم به پروردگار سپیده دم! در نخستین آیه به شخص پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان یک الگو و پیشوا چنین تفسیر نمونه ج : 27ص :458 دستور مىدهد : بگو : پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح که دل سیاهى شب را مىشکافد ( قل اعوذ برب الفلق). از شر تمام آنچه آفریده است ( من شر ما خلق). از شر همه موجودات شرور ، انسانهاى شرور ، جن و حیوانات و حوادث و پیشامدهاى شر و از شر نفس أماره . فلق ( بر وزن شفق ) از ماده فلق ( بر وزن خلق ) در اصل به معنى شکافتن چیزى و جدا کردن بعضى از بعضى دیگر است ، و از آنجا که به هنگام دمیدن سپیده صبح پرده سیاه شب مىشکافد ، این واژه به معنى طلوع صبح ، به کار رفته ، همانگونه که فجر نیز به همین مناسبت بر طلوع صبح اطلاق مىشود. بعضى آن را به معنى همه موالید و تمام موجودات زنده اعم از انسان و حیوان و گیاه مىدانند ، چرا که تولد این موجودات که با شکافتن دانه و تخم و مانند آن صورت مىگیرد از عجیبترینمراحل وجود آنها است ، و در حقیقت هنگام تولد جهش عظیمى در آن موجود رخ مىدهد و از جهانى به جهان دیگرى گام مىنهد. در آیه 95 انعام مىخوانیم : ان الله فالق الحب و النوى یخرج الحى من المیت و مخرج المیت من الحى خداوند شکافنده دانه و هسته است ، زنده را از مرده خارج مىسازد ، و مرده را از زنده. بعضى نیز مفهوم فلق را از این هم گستردهتر گرفتهاند ، و آن را به هر گونه آفرینش و خلقت اطلاق کردهاند ، چرا که با آفرینش هر موجود پرده عدم شکافته مىشود و نور وجود آشکار مىگردد. هر یک از این معانى سهگانه ( طلوعصبح - تولد موجودات زنده - آفرینش هر موجود ) پدیدهاى است عجیب که دلیل بر عظمت پروردگار و خالق و مدبر تفسیر نمونه ج : 27ص :459 آن است ، و توصیف خداوند به این وصف داراى مفهوم و محتواى عمیقى است. در بعضى از احادیث نیز آمده که فلق چاه یا زندانى در دوزخ است ، و همچون شکافى در دل جهنم خودنمائى مىکند. این روایت ممکن است اشاره به مصداقى از مصداقهاى آن باشد نه اینکه مفهوم گسترده فلق را محدود کند. تعبیر به من شر ما خلق مفهومش این نیست که آفرینش الهى در ذات خود شرى دارد ، چرا که آفرینش همان ایجاد است ، و ایجاد و وجود خیر محض است ، قرآن مىگوید : الذى احسن کل شىء خلقه همان خدائى که هر چه را آفرید نیکو آفرید ( الم سجده - 7 ) . بلکه شر هنگامى پیدا مىشود که مخلوقات از قوانین آفرینش منحرف شوند و از مسیر تعیین شده جدا گردند ، فى المثل نیش و دندان برنده حیوانات یک حربه دفاعى براى آنها است که در برابر دشمنانشان به کار مىبرند همانند سلاحى که ما در مقابل دشمن از آن استفاده مىکنیم ، اگر این سلاح به مورد به کار رود خیر است ، اما اگر نابجا و در برابر دوست مصرف گردد شر است. وانگهى بسیارى از امور است که مادر ظاهر آنها را شر حساب مىکنیم ولى در باطن خیر است مانند حوادث و بلاهاى بیدارگر و هشدار دهنده که انسان را از خواب غفلت بیدار ساخته و متوجه خدا مىکند اینها مسلما شر نیست. سپس در توضیح و تفسیر این مطلب مىافزاید : و از شر هر موجود مزاحمى هنگامى که وارد مىشود ( و من شر غاسق اذا وقب). غاسق از ماده غسق ( بر وزن شفق ) به گفته راغب در مفردات به معنى شدت ظلمت شب است که در همان نیمه شب حاصل مىشود ، و لذا قرآن مجید به هنگام اشاره به پایان وقت نماز مغرب مىفرماید : الى غسق تفسیر نمونه ج : 27ص :460 اللیل ، و اینکه در بعضى از کتب لغت غسق به معنى تاریکى آغاز شب تفسیر شده ، بعید به نظر مىرسد ، بخصوص اینکه ریشه اصلى این لغت به معنى امتلاء ( پر شدن ) و سیلان است ، و مسلما تاریکى شب هنگامى پر و لبریز مىشود که به نیمه رسد ، یکى از مفاهیمى که لازمه این معنى است هجوم و حملهور گشتن است ، لذا در این معنى نیز استعمال شده. بنابر این معنى غاسق در آیه مورد بحث یا فرد مهاجم است ، یا هر موجود شرور که از تاریکى شب براى حمله کردن استفاده مىکند ، زیرا نه فقط حیوانات درنده و گزنده شب هنگام از لانهها بیرون مىآیندو زیان مىرسانند ، بلکه افراد شرور و ناپاک و پلید نیز غالبا از تاریکى شب براى مقاصد سوء خود استفاده مىکنند. وقب ( بر وزن شفق از ماده وقب ( بر وزن نقب ) به معنى حفره و گودال است ، سپس فعل آن به معنى ورود در گودال به کار رفته ، گوئى موجودات شرور و زیانآور از تاریکى شب استفاده کرده ، و با ایجاد حفرههاى زیانبار براى تحقق بخشیدن به مقاصد پلید خود اقدام مىکنند ، یا اینکه این تعبیر اشاره به نفوذ کردن است. بعد مىافزاید : و از شر آنها که در گرهها مىدمند ( و من شر النفاثات فى العقد). نفاثات از ماده نفث ( بر وزن حبس ) در اصل به معنى ریختن مقدار کمى از آب دهان است ، و از آنجا که این کار با دمیدن انجام مىگیرد ، نفث به معنى نفخ ( دمیدن ) نیز آمده است . ولى بسیارى از مفسران نفاثات را به معنى زنان ساحره تفسیر تفسیر نمونه ج : 27ص :461 کردهاند ( نفاثات جمع مؤنث است و مفرد آن نفاثة صیغه مبالغه از نفث مىباشد ) آنها اورادى را مىخواندند و در گرههائى مىدمیدند و به این وسیله سحر مىکردند ، ولى جمعى آن را اشاره به زنان وسوسهگر مىدانند که پى در پى در گوش مردان ، مخصوصا همسران خود ، مطالبى را فرو مىخوانند تا عزم آهنین آنها را در انجام کارهاى مثبت سست کنند ، و وسوسههاى این گونه زنان در طول تاریخ چه حوادث مرگبارى که بار نیاورده ، و چه آتشها که بر نیفروخته و چه عزمهاى استوارى را که سست نساخته است . فخر رازى مىگوید زنان به خاطر نفوذ محبتهایشان در قلوب رجال ، در آنان تصرف مىکنند. این معنى در عصر و زمان ما از هر وقت ظاهرتر است زیرا یکى از مهمترین وسائل نفوذ جاسوسها در سیاستمداران جهان استفاده از زنان جاسوسه است که با این نفاثات فی العقد قفلهاى صندوقهاى اسرار را مىگشایند و از مرموزترین مسائل با خبرمىشوند و آن را در اختیار دشمن قرار مىدهند. بعضى نیز نفاثات را به نفوس شریره ، و یا جماعتهاى وسوسهگر که با تبلیغات مستمر خود گرههاى تصمیمها را سست مىسازند تفسیر نمودهاند. بعید نیست که آیه مفهوم عام و جامعى داشته باشد که همه اینها را شامل شود حتى سخنان سخنچینها ، و نمامان که کانونهاى محبت را سست و ویران مىسازند. البته باید توجه داشت که قطع نظر از شان نزول سابق نشانهاى در آیه نیست که منظور از آن خصوص سحر ساحران باشد ، و به فرض که آیه را چنین تفسیر کنیم دلیل بر صحت آن شان نزول نمىباشد ، بلکه تنها دلیل بر این است تفسیر نمونه ج : 27ص :462 که پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) از شر ساحران به خدا پناه مىبرد ، درست مثل اینکه افراد سالم از بیمارى سرطان به خدا پناه مىبرند هر چند هرگز مبتلا به آن نشده باشند. در آخرین آیه این سوره مىفرماید : و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مىورزد ( و من شر حاسد اذا حسد). این آیه نشان مىدهد که حسد از بدترین و زشتترین صفات رذیله است ، چرا که قرآن آن را در ردیف کارهاى حیوانات درنده و مارهاى گزنده ، و شیاطین وسوسهگر قرار داده است. نکتهها: 1 -مهمترین منابع شر و فساد در آغاز این سوره به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از شر تمام مخلوقات شرور به خدا پناه برد ، سپس در توضیح آن اشاره به سه گونه شر مىکند شر مهاجمین تاریکدل که از تاریکیها استفاده مىکنند و حملهور مىشوند. شر وسوسهگرانى که با سخنان و تبلیغات سوء خود ارادهها ، ایمانها ، عقیدهها محبتها و پیوندها را سست مىکنند. و شر حسودان. از این اجمال و تفصیل چنین استفاده مىشود که عمده شرور و آفات از همینجا سرچشمه مىگیرد و مهمترین منابع شر و فساد اینسه منبع است و تفسیر نمونه ج : 27ص :463 این بسیار پر معنى و قابل تامل مىباشد. 2 -تناسب آیات قابل توجه اینکه در نخستین آیه این سوره به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که به پروردگار فلق پناه برد ، از شر تمام موجودات ذى شر ، انتخاب رب فلق شاید به خاطر این است که موجودات شرور نور و روشنائى سلامت و هدایت را قطع مىکنند ، ولى پروردگار فلق شکافنده ظلمتها و تاریکیها است. 3 -تاثیر سحر در جلد اول ذیل آیه 102 و 103 سوره بقره بحثهاى مفصلى در باره حقیقت سحر در زمانهاى گذشته و امروز ، و حکم سحر از نظر اسلام . و چگونگى تاثیر آن بحثهاى مشروحى داشتیم ، و در آن مباحث تاثیر سحر را به طور اجمال پذیرفتهایم ، ولى نه به آن صورتى که پندارگرایان و افراد خرافى از آن سخن مىگویند ، براى توضیح بیشتر به همان بحث مراجعه فرمائید. اما نکتهاى که ذکر آن در اینجا لازم است این است که اگر در آیات مورد بحث به پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از سحر ساحران یا مانند آن به خدا پناه برد ، مفهومش این نیست که پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مورد سحر آنها قرار گرفته ، بلکه درست به این مىماند که پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) از هر گونه اشتباه و خطا و گناه نیز به خدا پناه مىبرد ، یعنى با استفاده از لطف خدا از این خطرات مصون مىماند و اگر لطف خدا نبود امکان تاثیر سحر در حق او بود ، این از یکسو . از سوى دیگر سابقا گفتیم دلیلى نداریم که منظور از النفاثات فى العقد ساحران باشد. تفسیر نمونه ج : 27ص :464 4 -شر حسودان! حسد یک خوى زشت شیطانى است که بر اثر عوامل مختلف مانند ضعف ایمان و تنگ نظرى و بخل در وجود انسان پیدا مىشود ، و به معنى درخواست و آرزوى زوال نعمت از دیگرى است . حسد سرچشمه بسیارى از گناهان کبیره است. حسد همانگونه که در روایات وارد شده است ایمان انسان را مىخورد و از بین مىبرد همانگونه که آتش هیزم را ! همانگونه که امام باقر (علیهالسلام) مىفرماید : ان الحسد لیاکل الایمان کما تاکل النار الحطب. در حدیث دیگرى از امام صادق آمده است آفة الدین الحسد و العجب و الفخر : آفت دین حسد است و خود بزرگبینى و تفاخر. این به خاطر آن است که حسود در واقع معترض به حکمت خدا است که که چرا به افرادى نعمت بخشیده ؟ و مشمول عنایت خود قرار داده است ؟ همانگونه که در آیه 54 نساء مىخوانیم : ام یحسدون الناس على ما آتاهم الله من فضله . کار حسد ممکن است به جائى رسد که حتى براى زوال نعمت از شخص محسود خود را به آب و آتش زند و نابود کند ، چنانکه نمونهاش در داستانها و تواریخ معروف است. در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلى که در جهان واقع شد از ناحیه قابیل نسبت به برادرش هابیل بر اثر انگیزه حسد بود. حسودان همیشه یکى از موانع راه انبیا و اولیا بودهاند ، و لذا قرآن تفسیر نمونه ج : 27ص :465 مجید به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد که از شر حاسدان به خدا ورب فلق پناه برد. گر چه مخاطب در این سوره و سوره بعد شخص پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) است ولى مسلما منظور الگو و نمونه است و همه باید از شر حسودان به خدا پناه برند. خداوندا ! ما نیز از شر حسودان به ذات مقدس تو پناه مىبریم. پروردگارا ! از تو مىخواهیم که خود ما را نیز از حسد نسبت به دیگران حفظ نمائى. بارالها ! ما را از شر نفاثات فى العقد و وسوسهگران در راه حق نیز محفوظ بدار. آمین یا رب العالمین . پایان سوره فلق. اندیشه قم |
در همه کشورها، اقداماتی که امنیت حاکمیت را برهم بزند جرم دانسته شده و عناوین این جرایم با یکدیگر متفاوتند اما به هر حال، حفظ امنیت کشور یکی از اهداف مهم همه نظامهای سیاسی است. یکی از اهداف حقوق، تامین امنیت است، قوانین وضع میشوند تا امنیت جامعه را حفظ کنند اما در این میان، امنیت کشور بسیار اهمیت دارد و در همه کشورها، اقداماتی که امنیت حاکمیت را برهم بزند جرم دانسته شده است.
عناوین این جرایم با یکدیگر متفاوتند اما به هر حال، حفظ امنیت کشور یکی از هدفهای نظامهای سیاسی است. در کشور ما نیز جرایم مختلفی در قوانین جزایی بخصوص قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده است که هدف آن مقابله با جرایم علیه امنیت کشور است. این مواد متعدد در بخش حدود و تعزیرات قانون مجازات اسلامی، قانون جرایم رایانهای و برخی دیگر از قوانین پیشبینی شده است . از مهم ترین جرایم علیه امنیت میتوان به جرم محاربه و افساد فیالارض اشاره کرد. به علاوه سیر صعودی نرخ ارتکاب جرایم رایانهای، موضوع امنیت کشورها را هم بینصیب نگذاشته است.
*محاربه و افساد فیالارض
محاربه به معنای جنگ با خدا و تشکیلات حکومت اسلامی است. ماده مربوط به جرم فوق، ماده ۱۸۳ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ است. این ماده مقرر میکند: " هر کس برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فیالارض است".
تبصره ۱. کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب هراس هیچ فردی نشود، محارب نیست .
تبصره ۲. اگر کسی سلاح خود را با انگیزه عداوت شخصی به سوی یک یا چند نفر مخصوص بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد، محارب محسوب نمیشود.
تبصره 3. میان سلاح سرد و گرم فرقی نیست.
منبع اصلی مقرره بالا آیه 32 سوره مائده است. در این آیه محاربه و افساد فیالارض در کنار یکدیگر استفاده شده است. با توجه به مفاد آیه گفته شده و عبارت فصل هفتم از قانون مجازات اسلامی که این دو را در کنار هم درج کرده، این دو واژه تجلیگر یک رفتار مجرمانه است. هر چند کلمه «اسلحه» جمع سلاح است، اما اصطلاحا واژه مزبور در متن قانون به کار رفته است و نیازی به استفاده از چند اسلحه و یا یک اسلحه برای چند بار نیست. صرف دست به اسلحه بردن (بدون استفاده عملی از آن) برای ترسانیدن مردم و سلب آزادی و امنیت آنها که نتیجه متعاقب آن ترس مردم باشد، برای تحقق جرم مربوطه کفایت میکند. آنچه از لزوم ترسانیدن مردم به ذهن خطور میکند، آنست که مرتکب باید به طورآشکارا و نه مخفیانه، به روی مردم اسلحه بکشد.
همانطور که تبصره 2 بیان کرده، عمل باید جنبه عمومی داشته باشد و
استفاده از کلمه مردم نیز دلالت بر این امر دارد. در غیر این صورت، عمل
ذیربط ممکن است مشمول ماده 669 از قانون مجازات اسلامی شود. ماده مزبور به
جرمانگاری تهدید دیگران پرداخته است.
مقررات مربوط به محاربه و
افساد فیالارض در بخش حدود از قانون مجازات اسلامی گنجانده شده است که با
تصویب قانون جدید مجازات اسلامی نسخ خواهد شد. بدین ترتیب، بعد از
لازمالاجرا شدن قانون جدید مجازات اسلامی، مقررات قبلی در مورد محاربه و
افساد قابل اعمال نخواهد بود. اما در حال حاضر هنوز قانون جدید ابلاغ نشده
است بنابراین مقررات قانون مجازات اسلامی سال 1370 در مورد محاربه و افساد
فیالارض اجرا خواهد شد. اجمالا باید گفت که مقررات مربوط به محاربه و
افساد فیالارض در این قانون دچار تغییر شده است. این دو عنوان مجرمانه از
یکدیگر جدا شده است و عنوان مجرمانه جدیدی به نام «بغی» در کنار این دو جرم
پیشبینی شده است. اما علاوه بر جرم محاربه و افساد فیالارض، جرایم دیگری
نیز در حکم محاربه است که در بخش تعزیرات و دیگر قوانین جزایی پیشبینی
شده است. بخش مهمی از این جرایم در بخش جرایم علیه امنیت ملی قانون تعزیرات
پیشبینی شده است که بعد از تصویب قانون جدید مجازات اسلامی نیز همچنان
اعتبار خود را حفظ خواهد کرد. در ادامه به بررسی جرایم علیه امنیت ملی در
تعزیرات و قوانین خاص دیگر میپردازیم .
**سوءقصد به مقامهای بلندپایه سیاسی
جرمانگاری قصد سلب حیات افراد سیاسی مملکت اعم از داخلی و خارجی در دو فصل دوم و سوم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بیان شده است. ماده 515 که در مورد اشخاص عالی مقام داخلی است، اقدام به کشتن رهبر و هر یک از روسای قوای سهگانه و مراجع بزرگ تقلید را که عقیم مانده و به نتیجه نرسیده است را، چنانچه مشمول عنوان محاربه نباشد، به حبس از سه تا ده سال تهدید نموده است.
به رغم عنوان فصل دوم که عبارت است از «اهانت به مقدسات مذهبی وسوءقصد به مقامات داخلی» سوءقصد به تمامی مراجع بزرگ را اعم از داخلی و خارجی و اعم از موافقت نظام با وی یا نه، مشمول حکم ماده قرار داده است.انجام اقدامات فوق در مورد نمایندگان سیاسی و روسای کشورهای بیگانه در ایران مشروط به معامله متقابل همان کیفر ماده قبل را خواهد داشت. در غیر این صورت اگر مجازات خفیفتری اعمال شود، مرتکب به همان مجازات محکوم میشود. بر اساس تبصره ماده 516 اگر سوءقصد منتهی به قتل یا جرح یا ضرب شود علاوه بر مجازات مزبور، به قصاص یا دیه محکوم خواهد شد. البته این مقرره در صورتی حالت اجرایی به خود میگیرد که در صورت مسلمان بودن مرتکب، مقام خارجی غیرمسلمان نباشد.
اگر بخواهیم جرم سیاسی و جرم امنیتی را در قوانین ایران بررسی کنیم، میتوان گفت هرگونه اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی را در قانون مجازات اسلامی جرم امنیتی تلقی کردهاند. (مواد 498 تا 512 قانون مجازات اسلامی) ولی در مورد جرم سیاسی باید گفت در قوانین هیچ ماده و سرفصلی برای این جرم در نظر گرفته نشده است.
فقط در قانون اساسی و قانون اصلاح تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب آمده جرم سیاسی و مطبوعاتی باید با حضور هیات منصفه رسیدگی شود، بنابراین این تنها موردی است که جرم سیاسی در قانون مطرح شده است.
جرم سیاسی را قانون باید تعریف کند اما تاکنون هیچ تعریفی در قوانین
کشور ما در این خصوص در نظر گرفته نشده است. با توجه به این مطلب میتوان
گفت ما جرمی به نام جرم سیاسی نداریم چراکه هر جرمی در قانون تعریف نشده
باشد جزء جرائم نیز محسوب نمیشود. در ارتباط با تکمیل تعریف جرم امنیتی می
توان گفت جرم امنیتی جرمی است که تحت یکی از عناوینی که در قانون مجازات
اسلامی به عنوان جرائم ضدامنیت داخلی و خارجی کشور معرفی شده است قرار
میگیرد.
با توجه به بحث فوق در خصوص جرم سیاسی به صراحت می توان
گفت نمیتوان مدعی شد مثلاً فلان شخص مجرم سیاسی است. هر چند جامعه عمل او
را دارای صبغه سیاسی تلقی میکند. از سوی دیگر تعریف جرم سیاسی به صلاح
دولت ها نیست چراکه فردی که مجرم سیاسی باید دارای شرایط خاصی باشد.
با توجه به این مطلب برخی کشورها حاضر به تعریف جرم سیاسی نیستند. از سوی دیگر در بیشتر کشورها یک مجرم عادی از تمام مزایایی که یک مجرم سیاسی میتواند داشته باشد برخوردار است چراکه برخی مجرمانی که به نام مجرم عادی دستگیر میشوند اما اجتماع و مردم آنها را مجرم سیاسی میدانند میخواهند از آنچه حق واقعی یک مجرم سیاسی است بهرهمند شوند.
از سوی دیگر مجرمان عادی در کشور ما شرایط مطلوبی ندارند و اگر جرم سیاسی تعریف شود مجرمان سیاسی از شرایط بهتری برخوردار خواهند بود. در آخر بر این نکته تاکید می کنیم که به عقیده ما جرم سیاسی و جرم امنیتی فعلاً احتیاج به هیچ نوع تفکیکی ندارد چراکه اگر از مقام قضایی بپرسند مثلاً جرم فلان فرد سیاسی است یا خیر؟ حتماً در پاسخ خواهد گفت ما جرمی به نام جرم سیاسی در کشورمان نداریم و این پاسخ ریشه در تاریخ دارد.
**جرم سیاسی
جرم سیاسی به هر عمل مجرمانهای اطلاق میشود که انگیزه ارتکاب آن سرنگونی نظام سیاسی و اختلال در مدیریت سیاسی و صدمه به زمامداری کشور باشد. در اصطلاح فقهی جرم سیاسی یا بغی به عملی می گویند که گروهی از مسلمانان که تشکیلات فرمان و اطاعت ولی امر مسلیمن در اثر شبهاتی بی اساس که برای آنان بوجود آمده، خارج گردند و به اختیار اقداماتی را انجام دهند خواه عمل از راه فساد فیالارض و محاربه و یا از راه جاسوسی برای اجنبی و یا جنگ مسلحانه با حکومت اسلامی و یا امور دیگر صورت میگیرد.
جرایم سیاسی اصولاً به عنوان جرایم ضدامنیت کشور به شمار میآیند و با
ارتکاب آن امنیت کشور در خطر قرار میگیرد و در برخی از موارد هدف مرتکبین
تغییر نهادها و سازمانهای متشکل کشور است. مرتکبین این جرایم با توجه به
اعتقادات خویش دارای انگیزههای آرمانی میباشند این اعمال بر علیه امنیت
کشور با دارا بودن دو شرط اساسی ذیل جرم تلقی نمیشود.
1- عدم مشروعیت نظام حاکم از دیدگاه و اعتقاد مردم
2- همراهی اکثریت مردم جامعه با مرتکبین این اعمال
**ضابطه جرم سیاسی
با توجه به اختلافی بودن تعریف جرم سیاسی در میان حقوقدانان، آنان برای تشخیص جرم سیاسی ضابطه مختلفی را ارائه دادهاند:
1.ضابطه ذهنی: به این بیان که هدف و انگیزه ارتکاب جرم ضابطه است.
2.ضابطه مادی: که طبیعت موضوع و حقی که مورد تجاوز قرار گرفته معیار است.
3.ضابطه مرکب: که هم انگیزه ارتکاب جرم و هم طبیعت حقی که مورد تجاوز قرار گرفته است.
الف)عنصر مادی:
هرگاه دو نفر یا بیشتر که اجتماع و تبانی نمایند که جرایم علیه امنیت کشور را مرتکب شوند.
موضوع جرم: جرایم بر علیه امنیت داخلی و خارجی کشور.
رفتار مجرمانه: خیانت به کشور در قالب قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی، همکاری با دشمن ضمن اسباب چینی و توطئه برای وقوع جنگ، همکاری با دشمن از طریق تحریک رزمندگان تسلیم، مساعدت و همکاری نظامیان با دشمن، تهدید به بمبگذاری، تخریب اموال براندازی حکومت و ایجاد فساد و جاسوسی.
نتیجه مجرمانه: تهدید و به خطر انداختن امنیت داخلی و خارجی کشور.
ب: عنصر معنوی:
سوء نیت عام یا قصد فعل که با اجتماع و تبانی قصد انجام تهدید و به خطر انداختن امنیت میباشد.
سوء نیت خاص یا قصد ضدیت با امینت کشور که با علم و آگاهی مرتکب میشوند.
ج : عنصر قانونی:
ماده 610 قانون مجازات؛ هرگاه دو نفر یا بیشتر اجتماع و تبانی نمایند که جرایمی بر علیه خارجی کشور مرتکب شوند یا وسایل ارتکاب آن را فراهم نمایند در صورتی که عنوان محارب نباشد به 2 تا 5 سال حبس محکوم خواهند شد.
اجتماع و تبانی در صورتی که مشمول این ماده است که توأماً صورت بگیرد و تبانی به مرحله ظهور رسیده باشد و تبانی به معنای توافق بین دو یا چندنفر برای ارتکاب جرم است.
دادگاه صالح برای رسیدگی به جرم سیاسی تا قبل از انقلاب اسلامی قانون
اساسی مشروطه در مور دادگاه های رسیدگی کننده به تکلیف خاصی مشخص نکرده بود
قانوناً رسیدگی به آن جرایم در دادگاههای عادی و براساس قانونی انجام می
گرفت اما پس از انقلاب به موجب اصل 168 قانون اساسی، دادگاههای دادگستری
که با حضور هیأت منصفه و رسیدگی علنی صالح به رسیدگی میباشند .
**ضابطه تشخیص جرایم سیاسی
در نظام کیفری کشورما ضابطه ای قانونی که بتوان به کمک آن جرایم سیاسی
را از دیگر جرایم تشخیص داد وجود ندارد و جزدر برخی از قوانین مصوب پس از
انقلاب که هم اکنون منسوخ اند.
این عنوان به صراحت در قوانین این
دوره نیامده است علاوه بر آن وعده اصل 168 قانون اساسی مبنی بر تعریف جرم
سیاسی به آن موجب قانون عادی تا به امروز تحقق نیافته است از این رو تشخیص
ماهیت جرم شناسی مسأله ای که شاید نتوان پاسخی در حدود قوانین مصوب برای آن
یافت.رویه قضایی هم تاکنون کمکی در این راه ننموده است بنابراین آنچه می
ماند آراء و نظریههایی است که علماء حقوق و جرم شناس ابراز کرده اند و در
پی آن دیدگاه های جدیدی است که در فهم ماهیت جرم سیاسی گشوده اند .
**تعریف جرایم علیه امنیت
حقوقدانان جرایم علیه امنیت را به دو دسته ی ذیل تقسیم کرده اند:
دسته اول: جرایـم علیـه امنیـت داخلـی
دسته دوم: جرایـم علیـه امنیـت خارجـی
در تعریف جرایم علیه امنیت داخلی گفته شده که اعمال مجرمانهای است که ارتکاب آنها باعث ایجاد هرج و مرج و اغتشاش در نظم داخلی یک کشور میشود.مثل تحریک مردم به درگیری با یکدیگر،تخریب موسسات عمومی،بمب گذاری در اماکن عمومی و...جرایم عیله امنیت خارجی هم اعمال مجرمانهای است که ارتکاب آنها باعث اخلال در نظم بینالمللی یا به تعبیر دیگر باعث خدشه به استقلال و تمامیت ارضی یک کشور می شود.مثل جاسوسی به نفع اجانب.
**جرایم علیه امنیت کشور
1- محاربه
محارب بنا به تعریف ماده 183 قانون مجازات اسلامی ، عبارتست از " هرکسی که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی وامنیت مردم دست به اسلحه ببرد . "
مصادیق محاربه در قانون :
اسلحه کشیدن برای ترساندن مردم م183ق.م.ا
برهم زدن امنیت از طریق سرقت مسلحانه و قطع الطریق185 ق. م. ا
قیام مسلحانه در برابر حکومت اسلامی م 186ق. م. ا
ریختن طرح براندازی حکومت اسلامی م 187 ق . م. ا
تشکیل یا ادره یا عضویت در دسته یا جمعیت به قصد برهم زدن امنیت کشور
تبلیغ علیه نظام یا به نفع گروه های مخالف نظام 500 ق. م. ا
جاسوسی و جرایم وابسته به آن .
جاسوسی در قانون مجازات اسلامی مصادیق متنوعی دارد که عبارتند از:
مطلع کردن اشخاص فاقد صلاحیت از اسرار یا اسناد یا تصمیمات راجع به سیاست داخلی یا خارجی کشور م 501 ق.م.ا و م 26 ق.م. جرایم نیرو های مسلح .
ورود به اماکن ممنوعه جهت کسب اطلاع از اسرار سیاسی یا نظامی یا امنیتی503 ق. م.
جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده با هدف بر هم زدن امنیت505 ق. م. ا
بیمبالاتی و عدم رعایت اصول حفاظتی در حفظ اطلاعات طبقه بندی شده 509 ق. م. ا
اخفای جاسوسان یا معرفی جاسوس به کشور های بیگانه 510 ق. م. ا 24 ق. م.
جاسوسی به نفع یک دولت بیگانه و به ضرر دولت بیگانه دیگر در قلمرو ایران م. 502 ق. م. ا
بر اساس ماده 504 هر کس نیرو های رزمنده و اشخاص در خدمت ایشان را تحریک موثر به عصیان، فرار،تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی کند مرتکب جرم تحریک شده است.
این ماده شبیه ماد ه 23 ق.م جرایم نیرو های مسلح است. ماده 512 ق.م.ا. نیز به جرم انگاری تحریک مردم به جنگ و کشتار یکدیگر اشاره دارد .
تهدید به بمب گذاری وسایل نقلیه م 511 ق. م. ا
همکاری با دول خارجی متخاصم علیه کشور م 508 ق. م. ا
**سوء قصد به جان مقامات سیاسی:
این جرم نسبت به مقمات سیاسی یا مذهبی داخلی در ماده 515 ق.م.ا. و نسبت به مقامات سیاسی خارجی در ماده 516 ق.م.ا. به شرط مقابل به مثل آمده است .
توهین:
گرچه توهین از زمره جرایم علیع اشخاص است اما، برخی انواع آن به دلیل هویت مخاطب مخل امنیت کشور است .
انواع توهین مخل امنیت:
توهین به مقدسات اسلام و انبیاء و ائمه طاهرین م 513 ق. م. ا
توهین به امام خمینی و مقام معظم رهبری م 514 ق. م. ا
توهین به مقامات سیاسی خارجی (م. 517 ق. م. ا
تخریب:
این جرم نیز از جرایم مالی است، لکن برخی انواع آن مخل امنیت کشور است که عبارتند از :
آتش زدن اموال به قصد مقابله با حکومت اسلامی م 575 ق. م. ا
اتلاف و سوزاندن اسناد دولتی 681 ق. م.ا
نهب و غارت و اتلاف اموال به صورت جمعی 683 ق. م. ا
تخریب جنگل ها، درختان و مراتع (686 ق. م. ا)
خرابکاری در وسایل و تاسیسات مورد استفاده عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت عمومی م 678 ق. م. ا
اقدامات علیه بهداشت عمومی م 688 ق. م. ا
تخریب اموال تاریخی و فرهنگی م 558 ق. م. ا
تخریب وسایل و تجهیزات راه آهن قانون کیفر بزه های مربوط به راه آهن
اخلال در امنیت پرواز هواپیما و خرابکاری در وسایل و تاسیسات هواپیمایی قانون مربوطه 1349
ج- رشا و ارتشاء
رشا عبارتست از « دادن وجه، مال، یا سند تسلیم وجه یا مال به ماموران دولت یا کارکنان شاغل در نهاد های عمومی و سایر افراد مذکور در قانون برای انجام یا عدم انجام وظایف مرتبط با اداره یا سازمان محل اشتغال» و « ارتشا» عبارتست از اخذ وجه،مال و ...، از سوی ماموران دولت یا کارکنان در نهادهای عمومی و سایر افراد مذکور در قانون برای انجام یا عدم انجام وظایف مرتبط با اداره یا سازمان محل اشتغال.
براساس این مطالب؛ هدف از وقوع جرایم سیاسی سرنگونی نظام و اختلال در مدیریت سیاسی و صدمه به زمامداری کشورمیباشد و درمقابل در جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی ضرر مستقیماً متوجه مصالح عالیه مملکت، استقلال و حیات اقتصادی وآرامش و آسایش عمومی است. این جرائم به طور غیرمستقیم منافع خصوصی و شخصی افراد معین را ممکن است به خطر اندازد.
رسیدگی به جرم سیاسی در حضور هیات منصفه به عمل خواهد آمد و مجرمین سیاسی معاف از استرداد هستند و احکام تکرار جرم نسبت به مجرمین سیاسی اعمال نمیشود.
حقوقدان و وکیل دادگستری
منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه
رئیس سازمان زندانهای کشور در کمیسیون بودجه پیشنهاد داد یارانه زندانیان برای انرژی و غذای زندانیان هزینه شود.
به گزارش مهر، عصر یکشنبه غلامحسین اسماعیلی برای بیان مشکلات مالی سازمان زندانها و ارائه چند پیشنهاد در جلسه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس حاضر شد.
رئیس سازمان زندانها در مورد موضوع پیشنهاد مطرح شده گفت: من این پیشنهاد را چندین بار گفته بودم و باز هم تکرار کردم. وقتی دولت با توجه به آزاد سازی انرژی و قیمت نان و برخی مواد غذایی هیچ یارانه ای به سازمان زندانها پرداخت نمی کند قطعا این سازمان با کمبود بودجه مواجه می شود.
وی افزود: پیشنهاد ما این بود که بخشی از یارانه زندانیان باید برای هزینه انرژی و غذا کسر و به سازمان زندانها پرداخت شود که آقای مصباحی مقدم هم گفتند حرف شما منطقی است. اما نظر اعضای کمیسیون برنامه و بودجه این بود که اول این پیشنهاد به دولت ارائه و بودجه آن تامین شود و اگر موافقت نشد برای بررسی و تصویب به مجلس ارائه شود.
اسماعیلی گفت: کمیسیون برنامه و بودجه خواست تا پیشنهاد سازمان زندانها با دلایل توجیهی و مستند مطرح شود.
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه
نخستوزیر ترکیه اظهار داشت، کشورش ممکن است مجازات اعدام را برای برخی جرایم نظیر اقدامات تروریستی و قتل مجددا به اجرا درآورد.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه تودی زمان، رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه در مسیر بازگشت به کشورش از برونئی به خبرنگاران گفت: این مجازات ممکن است برای جرایم سیاسی در نظر گرفته نشود، اما مطمئنا ممکن است در ارتباط با جرایم تروریستی و کشتن افراد مورد بحث قرار گیرد.
ترکیه در سال 1984 مجازات اعدام را عملا کنار گذاشت و در سال 2002 نیز در راستای بسته اصلاحات خود به منظور پیوستن به اتحادیه اروپا مجازات اعدام در زمان صلح را لغو کرد و در سال 2004 نیز لغو رسمی این مجازات را در همه شرایط حتی زمان جنگ اعلام کرده و آن را با مجازات حبس ابد جایگزین کرد.
نخستوزیر ترکیه در پاسخ به این پرسش که آیا برقراری مجدد مجازات اعدام منجر به آسیب دیدن تلاشهای ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا خواهد شد، گفت: جامعه بینالمللی تنها از اتحادیه اروپا تشکیل نشده است. مجازات اعدام در آمریکا، چین، روسیه و ژاپن نیز وجود دارد.
وی همچنین خاطرنشان ساخت که نمیتواند درک کند چطور مقامات قضایی نروژ آندرس برینگ بریویک را به خاطر کشتار 77 تن در اسلو تنها به 21 سال زندان محکوم کردهاند.
اردوغان هفته گذشته نیز در سخنرانی در خود در مجمع دموکراسی در شهر بالی اندونزی از حکم صادر شده علیه بریویک انتقاد کرده بود.
اردوغان افزود: من پرسیدم چطور فردی که 77 تن را کشته میتواند به 21 سال زندان محکوم شود؟ به من گفته شد که او زندان را ترک نخواهد کرد و مقامات بهانهای برای مجازات او در 21 سال آینده پیدا خواهند کرد.
وی افزود که به این مجازات اعتقادی ندارد و این که باید این مشکل حل شود. نخستوزیر ترکیه همچنین عنوان داشت که مجازات اعدام گاهی اوقات توجیهپذیر است.
اردوغان همچنین در مورد برقراری نظام ریاست جمهوری در ترکیه گفت: من تاکیدی بر این که نظام ریاست جمهوری آمریکا را بپذیریم ندارم. من پیشنهاد میدهم که ما همه نظامها را بررسی کنیم و یک نظام ترکیهای خلق کنیم. چرا جنبههای مثبت همه نظامهای ریاست جمهوری دیگر را نگیریم و خصوصیتهای نامطلوب آنها را رها نکنیم؟ ما میتوانیم به این طریق درباره ایدهآلترین نظام برای ترکیه تصمیم بگیریم.
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه